به گزارش کرب و بلا، منصوره رضایی؛ شاعره و محقق حوزه ادبیات آیینی درباره پیشینه به کار بردن مضامین عاشورایی در حوزه شعر فارسی گفت: اینچنین مضامینی کم و بیش در شعر شاعرن مختلف وجود دارد با این وجود باید کسایی مروزی را به عنوان نخستین شاعری دانست که به شکل مستقل شعر عاشورایی سروده است.

 

وی با اشاره به اینکه عمده ترین مضامین عاشورایی به کار رفته در شعر فارسی را بُعد عاطفی آن به خود اختصاص می‌دهد، ادامه داد: در دوره های نخست شعر فارسی شاهد تصاویر و تشبیهات حسی از این واقعه بودیم و بعدها مسائل ذهنی نیز وارد شعر فارسی شدند و در نتیجه در مواجهه مخاطب با این گونه اشعار، آنهایی قابل ادراک بیشتر هستند که به بُعد عاطفی آن توجه دارند و در یک کلام شعر فارسی پرداخته به واقعه عاشورا در ابتدا جنبه مرثیه‌ای پُررنگ‌تری داشته و هر چه از کسایی فاصله می‌گیریم، شاعران به زبان و صنایع لفظی پخته‌تری نیز دست پیدا می‌کنند.

 

وی مدح را یکی از ابعاد جذاب در اشعاری که به حادثه عاشورا اختصاص دارند، برشمرد و گفت: این بعد باز با مرثیه همراه می‌شود و شاعری برجسته همچون مولانا غزلی را در کلیات شمس به طور ویژه به حادثه عاشورا اختصاص می‌دهد؛ غزلی با این مطلع مشهور که «کجایید ای شهیدان خدایی/ بلاجویان دشت کربلایی» و از این حیث شاید بتوان گفت که مولانا نخستین شاعری است که به این بُعد از این حماسه توجه دارد و امام حسین (ع) و یارانشان را عاشقانی می‌داند که تمام هستی خود را در راه خداوند فدا کردند و به مقام فنا فی الله رسیدند.

 

این محقق ادبیات آئینی تصریح کرد: با این غزل مولانا زمینه برای تحول بیشتر در محتوای اشعار عاشورایی فراهم شد و هر چه جلوتر می‌رویم تعداد این شعرها بیشتر می‌شود و به کیفیتشان نیز افزوده می‌شود که این روند تا دوران صفویه ادامه دارد و در این دوره تشیع در ایران رسمی می‌شود و شاعران با جسارت و شفافیت بیشتری به توصیف واقعه عاشورا می‌پردازند.

 

وی لعن دشمنان ائمه را از جمله ویژگی‌های اشعار عاشورایی دوره صفویه دانست و گفت: این مضمون در کنار مضمون مدح و مرثیه به حیات خود ادامه می‌دهد تا دوره قاجار که تقریباً با دوره بازگشت ادبی هم‌زمان است و به دلیل سیاست‌های پادشاهان قاجار، باز جنبه سوگ و مرثیه و قرائت عاطفی حادثه عاشورا پُررنگ می‌شود.

 

رضایی تأکید کرد: در دوره قاجار همچنین شاهد گسترش مسائل خرافی در شعر عاشورایی هستیم که البته سرچشمه آن از دوره صفوی است اما در دوره قاجار بسیار گسترش پیدا می‌کند و این مسائل خرافی را می‌توان نگاه عوامانه به واقعه عاشورا دانست ضمن آنکه تحریفاتی نیز در این دوره وجود دارد و از آن جمله عروسی حضرت قاسم (ع) است که در هیچ‌کدام از منابع ذکر نشده، اما تکرار این مضمون باعث واقعی‌شدنش برای مخاطب شده است.

 

وی حماسه‌سرایی با موضوع واقعه عاشورا را از جمله جریان های رایج شعری دوره قاجار خواند و گفت: در دوره مشروطه، شاعرانی مثل «نسیم شمال» و «محمدتقی بهار» از مضامین آیینی و عاشورایی استفاده نمادین می‌کنند و عاشورا را نماد بیداری می‌دانند و از این راه مردم را به مبارزه فرامی‌خوانند. در همین راستا، حکام بیدادگر زمان خود را به دشمنان امام حسین (ع) تشبیه کرده و مردم آزادی‌خواه را به یاران ایشان مانند می کنند با این وجود اما همچنان آن بُعد عاطفی و قرائت احساسی از واقعه عاشورا بر تمام این‌ها غالب است.

 

این شاعره شعر عاشورایی در دوره معاصر را از دو منظر محتوایی و فرم مورد بررسی قرار داد و گفت: اگر بخواهیم از منظر فرم به این موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم قالب‌های شعری دوره معاصر بسیار به شکل قالب‌های دوره کلاسیک و کهن پایبند هستند. بارزترین آن‌ها نیز رباعی، مثنوی، قصیده، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند است. در واقع تعداد کمتری از اشعار آیینی و عاشورایی در قالب‌های نو سروده شده‌اند. ممکن است دلیلش الگوهایی باشد که شاعر معاصر از شعر عاشورایی دارد که همگی در قالب‌های کلاسیک هستند.

 

وی با اشاره به اینکه ما در اشعار عاشورایی کهن، قالب غزل را بسیار کم مشاهده می‌کنیم، اظهار داشت: در دوره معاصر، مخصوصاً از دهه هفتاد به بعد، ما شاهد غزل‌های عاشورایی زیادی هستیم. از آنجا که قالب غزل معمولاً محتوای لطیف‌تری در مقایسه با قالب‌های دیگر را در خود می‌پذیرد، بر حال و هوای اشعار عاشورایی نیز تأثیر گذاشته است. غزل‌های عاشورایی کاملاً عاطفی‌اند و در برخی از آنها جایگاه امام حسین (ع) و یارانشان از ممدوح و مقام مقدس امام به معشوق تنزل پیدا می‌کند و شاعر با زبانی کاملاً صمیمی و با تصاویری بسیار غنایی، ایشان را مخاطب قرار می‌دهد یا این واقعه را توصیف کرده و محدودیتی برای این توصیف‌ها قائل نیست.

 

این محقق ادبیات آئینی به اشعار نو سروده شده با مضامین عاشورایی در دوره معاصر نیز پرداخت و خاطر نشان کرد: شعر «خط خون» موسوی گرمارودی، اشعار طاهره صفارزاده، مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» سید حسن حسینی، مخصوصاً شعر معروف «راز رشید»، اشعار قیصر امین‌پور و سلمان هراتی نمونه‌ای از این آثار هستند.

 

وی افزود: برخلاف محتوای اشعار کلاسیک عاشورایی که بیشتر سوگ، مرثسه و مدح هستند اما جریان شعر معاصر عاشورایی جریان شعر اعتراضی است و همانگونه که اشاره شد، شاعران از حادثه عاشورا برای اعتراض به بی‌عدالتی‌ها و نابسامانی‌های جامعه استفاده کردند.

 

رضایی در پایان مواجهه شاعران معاصر با رویدادی همچون واقعه عاشورا را مواجهه‌ای هوشمند و آگاهانه ترسیم کرد و گفت: شاعران معاصر سعی کردند که نوآوری‌های زیادی به وجود بیاورند که بخش عمده‌اش هم به علت تغییر دید شاعر نسبت به این واقعه است. شاعر و مخاطب دوره معاصر ناآگاه نیست که هرچیزی را بپذیرد و به همین دلیل شاعر امروزی با دقت بیشتری به حوادث دینی نگاه می‌کند و سعی می‌کند نسبت خود را با آن واقعه مشخص کند.