مرجان شیری محمدآبادی، دانشجوی مقطع دکتری در رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس، درباره کارکرد‌های تفسیری استناد‌های قرآنی در خطبه‌های حضرت زینب سلام الله علیها و با اشاره به کار تحقیقاتی خود بر موضوع تحلیل شیوه‌های تبلیغی امام حسین علیه‌السلام و اهل بیت ایشان و آثار آن، اظهار کرد: خطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید مشتمل بر آیاتی است که حضرت با استفاده از روش‌های متفاوت تفسیری از آیات بهره گرفتند و سخن خود را با حمد و سپاس خداوند متعال آغاز می‌کنند و در ادامه و در جهت اثبات حقانیت امام عصر خود و بطلان کفر دشمن، سخن می‌گویند.

وی ادامه داد: حضرت زینب (س) با قرائت آیه 169 سوره آل‌عمران؛ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ و هرگز گمان مبر آن‌ها که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند، بلکه آن‌ها زندگانى هستند که نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند» و در جهت تطبیق آن بر امام حسین (ع) و یاران ایشان فرمودند: قتل و کشته شدن امام حسین (ع) و یاران ایشان به دست یزید و یارانش، شهادت در راه خداوند است و به این‌گونه حقانیت امام و یاران ایشان را بر بطلان کفر یزید و یزیدیان اعلام کرد.

 

8888.jpg

 

شیری گفت: حضرت در ادامه خطبه‌های خود عبارات «حزب‌الله» و «حزب الشیطان» را با به کارگیری عبارت نخست از آیه 22 سوره مجادله؛ «أُولَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» و عبارت «حزب الشیطان» از آیه 19 سوره مجادله؛ «أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ» عنوان می‌کنند و از فلاح و رستگاری امام حسین (ع) و یاران ایشان و تباهی و نابودی یزیدیان خبر می‌دهند.

وی افزود: در انتهای خطبه؛ حضرت زینب (س) با اقتباس عبارت (حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل) از آیه 173 سوره آل‌عمران؛ «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل» که در سیاق آیات جهاد، درباره اجابت فرمان الهی توسط متقین، بعد از جنگ احد، نازل شده است و بیانگر سخن مومنان و متقیان هنگام سختی و گرفتاری در جنگ و جهاد است، اهل‌بیت (ع) را تلویحا به عنوان مومنان و متقیان معرفی کردند، چرا که سخنشان در این مصیبت، همین عبارت است.

دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس در بیان روش‌های تفسیری استناد‌های قرآنی حضرت زینب (س) دو روش استشهادی و تاویلی را عنوان کرد و گفت: روش استشهادی به این‌گونه است که گوینده آیات و عبارات، قرآن را شاهد کلام خود قرار می‌دهد و این امر با به کارگیری آن عبارت در کلام و گفتار به چند نوع تقسیم می‌شود. درباره این روش‌ها در پایان‌نامه‌ای با عنوان «اصول و قواعد تفسیری و روایات کتاب اصول کافی» به طور مفصل کار شده است. یکی از انواع روش‌های استشهادی تایید مطلب است، یعنی گوینده پس از بیان مطلب و نکته‌ای به ذکر آیه‌ای بپردازد که آن آیه بیانگر تایید آن موضوع است و به نوعی کلام خود را با قرآن مستند می‌کند.

وی افزود: حضرت زینب (س) پس از آن‌که یزید ابیاتی را خواند که بیانگر کفر یزید بود، با استشهاد به آیه 10 سوره روم؛ «ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ» کفر یزید را ثابت کردند، همچنین ایشان در تایید این مطلب می‌فرمایند؛ شهادت و اسارت اهل بیت (ع) و قدرت و حکومت یزید نشان ارزش و منزلت یزید نزد خداوند نیست، بلکه مهلت خداوند به اوست که این البته به ضرر یزید است، حضرت این مسأله را با به کارگیری آیه 178 سوره آل‌عمران؛ «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ» استشهاد کردند.

از آن‌جا که حضرت زینب (س) با قرآن انس عمیقی داشتند و آیات قرآن بخش لاینفک ذهن‌شان بود و از طرفی مسلمانان به قرآن، ایمان داشته و حجیت آن را قبول داشتند، آن حضرت با استشهاد به قرآن سعی کردند به اثبات حقایقی از جمله اثبات حقانیت امام حسین (ع) و سعادت و رستگاری ایشان و یارانشان و دیگری منزلت اهل بیت (ع) و بطلان یزید و یزیدیان و عاقبت آن‌ها و ظلم و ستم و عهدشکنی کوفیان و عاقبت آن‌ها نائل آیند.

شیری با اشاره به دیگر تقسیم‌بندی روش استشهادی، گفت: نوع دیگر در این روش؛ تکمیل سخن است، به این‌گونه که گوینده در کلام خود به آیات قرآن استشهاد کند؛ گویی که گفتار را با کار بردن آیه کامل می‌کند، در ابتدای این خطبه حضرت زینب (س) سخن خود را با آیه اول سوره مبارکه حمد آغاز می‌کنند؛ «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین»، در قسمتی از این خطبه در توصیف اوضاع یزید و معاویه در روز قیامت چنین می‌فرمایند: «بئس للظالمین بدلا و ایکم شر مکاناً» که عبارت بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا» از آیه 50 سوره کهف؛ «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاء مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًاً»، عبارت مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا از آیه 75 سوره مریم؛ «قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلَالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا ۚ. حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَهَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا» استشهاد شده است.

وی افزود: عبارت دیگری که ایشان در توصیف وضعیت یزید در قیامت بیان می‌کنند؛ عبارت «لا تجد الا ما قدمت یداک و ما ربک بظلام للعبید» است؛ این عبارت از آیه 10 سوره حج؛ «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ یَداکَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» و آیه 46 سوره فصلت؛ «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» اقتباس شده، همچنین عبارت «یوم ینادی المناد، الا لعنه الله علی الظالمین» را که در مورد یزید به کار می‌برند از آیه 41 سوره ق؛ «وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ» و آیه 18 سوره هود؛ «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ» اقتباس شده، در پایان خطبه نیز حضرت عبارات «انه رحیم و دود و حسبنا الله و نعم الوکیل» از آیه 90 سوره هود؛ «وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ» و آیه 173 سوره آل‌عمران «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَکیلُ» اقتباس کردند.

شیری با بیان روش دیگری که حضرت زینب (س) در خطبه‌های خود به کار بردند، گفت: روش دیگر؛ روش تاویلی است، این روش دو گونه است؛ نخست بیان مصداق حقیقی با مجسم آیه و یا عبارات قرآنی که از باب تفسیر مهم است، به این معنا که آیه بر آن‌چه که قابل تطبیق باشد، منطبق می‌شود. حضرت زینب (س) آیه 169 سوره آل‌عمران؛ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» را بر امام حسین (ع) و یاران ایشان تطبیق دادند و همچنین مصداق حزب‌الله از آیه 22 سوره مجادله را امام حسین (ع) و یاران ایشان و مصداق حزب الشیطان در آیه 19 سوره مجادله را یزید و پیروانش معرفی می‌کنند که این دو آیه در بالا ذکر شد.

این دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث با اشاره به نقطه عطف خطبه حضرت زینب (س)، اظهار کرد: مهم‌ترین موضوع این خطبه حقانیت اهل‌بیت (ع) و غصب خلافت یزید است، چرا که منطقه شام در زمان خلیفه دوم فتح و به حکومت بنی‌امیه سپرده شده بود به همین دلیل مردم شام هماهنگ با افکار و اندیشه‌های بنی‌امیه که برآمده از فرهنگ جاهلیت بود تربیت شده بودند، بنی‌امیه محبت خودشان و بغض امام علی (ع) را در دل‌های شامیان بنا نهاده بودند، به طوری که در زمان ورود اسرا به شام میان بنی‌امیه و شامیان یک رابطه عمیق و ناگسستنی بود و در دل شامیان حب بنی‌امیه موج می‌زد و بغض امیرالمومنین (ع) و فرزندان ایشان از افتخارات آن‌ها بود.

وی افزود: نقطه عطف این خطبه هم عبارت «فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِکْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْیَنَا؛ به خداوند سوگند نمی‌توانی‌ یاد ما را محو کنی و اسلام را نابود کنی‌»، در واقع حضرت زینب‌ (س) با این سخن هدف اقدامات یزید و بنی‌امیه را بیان کردند، بنی‌امیه که در دوران جاهلیت از اشراف و سران قریش بودند، با ظهور اسلام با آن مخالفت کردند و با تمام توانشان سعی در نابودی اسلام داشتند، اگر چه در فتح مکه، ظاهرا ایمان آوردند، لکن در حقیقت، کافر بودند و دشمنی خود با پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم و اسلام را کتمان می‌کردند.

شیری در پایان با اشاره به مهمترین کارکرد تفسیری استناد‌های قرآنی در خطبه‌های حضرت زینب (س)، گفت: از آن‌جا که حضرت زینب (س) با قرآن انس عمیقی داشتند و آیات قرآن بخش لاینفک ذهن‌شان بود و از طرفی مسلمانان به قرآن، ایمان داشته و حجیت آن را قبول داشتند، آن حضرت با استشهاد به قرآن سعی کردند به اثبات حقایقی از جمله اثبات حقانیت امام حسین (ع) و سعادت و رستگاری ایشان و یارانشان و دیگری منزلت اهل بیت (ع) و بطلان یزید و یزیدیان و عاقبت آن‌ها و ظلم و ستم و عهدشکنی کوفیان و عاقبت آن‌ها نائل آیند.