به گزارش خبرنگار وبسایت کربوبلا، بررسی جایگاه بانوان در حرکت عظیم حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و تبیین مقام و منزلت بیدادگری و روایتگری این اسوههای صبر و استقامت در تشریح واقعه سترگ عاشورا، موضوعی بود که در گفتوگو با عبدالکریم پاکنیا، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه و مؤلف و محقق سیره و مناقب اهلبیت (ع) مطرح شد که ماحصل آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
جایگاه و نقش زنان در قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و واقعه عاشورا در تاریخ چگونه تبیین شده است؟ این نقش در ابتدای نهضت حضرت (ع) و همزمان با وقوع قیام امام حسین (ع) و همچنین بعد از شهادت ایشان چگونه ترسیم شده است؟
موضوع نقش زنان در نهضت حضرت سیدالشهدا (ع) موضوع خاصی است. این موضوع که متاسفانه بسیار کم مورد توجه قرار گرفته، بخش اعظمی از نهضت امام حسین (ع) را به خود اختصاص داده است. نقش زنان به عنوان نقش مکمل در قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و در واقعه عاشورا تبیین شده است. در تاریخ عاشورا آمده است که امام حسین (ع) در کاروانشان عدهای از زنان هاشمی و غیرهاشمی را به همراه داشتهاند که نقش آنان در قیام امام حسین (ع) نقش نظامی و جنگاوری نبود، بلکه بانوان همراه ایشان، به عنوان سفیران، گزارشگران و راویان صحنه عاشورا در تاریخ نام برده شدهاند.
بخشی از بانوان عرصه عاشورا زنان و دختران هاشمی هستند که همگی از فرزندان و نوادگان حضرت امیر (ع) و امام حسین (ع) هستند، مانند حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت امکلثوم (س)، حضرت فاطمه صغری (س)، حضرت صفیه (س)، حضرت رقیه (ع)، حضرت سکینه (ع)، امهانی و جناب عاتکه، معروف به اماسحاق مادر فاطمه بنتالحسین (ع).
از بانوان غیره هاشمی نیز زنانی در تاریخ نام برده شدهاند که به عنوان مدافعان حرم اهلبیت (ع) از آنها یاد شده است. این بانوان افرادی بودند مانند مادر عبداللهبنعمر، که در تاریخ وارد است که ایشان در واقعه عاشورا برای دفاع از حریم امامت حتی شمشیر نیز به دست گرفتند. بانوی دیگر در تاریخ کربلا؛ مادر وهب (ره) است. ایشان تنها بانویی بودند که در واقعه عاشورا به فیض عظیم شهادت نائل شدند. ایشان زمانی که بر بالین همسر مجروح و گرامیشان جناب «عبداللهبنعمیر کلبی» بودند به تحریک شمربنذیالجوشن (لعنت الله) و توسط غلام او به شهادت رسیدند.
این تاثیر تا جایی است که هماکنون نیز محققین و پژوهشگران عرصه عاشورا برای تجزیه و تحلیل این واقعه به مستندات تاریخی از افشاگری و روایت بانوان عرصه عاشورا تکیه میکنند.
در تاریخ عاشورا وارد است که تعداد هفت نفر از بانوان در روز عاشورا جهت دفاع از حریم اهلبیت (ع) به معرکه وارد شدند اما عده دیگر بانوان در عرصه قیام حضرت سیدالشهدا (ع) نقش مبلغ و مروج قیام ایشان را به عهده داشتند.
در تاریخ در مورد همسر جناب «زهیربنقین» به نام «دلهم» اینگونه آمده است، با توجه به اینکه جناب زهیر، اساسا تمایل نداشت که با حضرت سیدالشهدا (ع) مواجه شود و به تعبیری از ایشان فاصله میگرفت، ولی بنا به استدلال و ادله همسرش به نزد حضرت سیدالشهدا (ع) رفت و این دیدار به چنان چرخشی در وجود زهیر انجامید که ایشان دیگر از امام حسین (ع) جدا نشدند و در روز عاشورا در رکاب ایشان به فیض عظیم شهادت نائل شدند.
به طور کلی، نقش اساسی بانوان در حرکت عظیم حضرت سیدالشهدا (ع)، نقش دفاع و پاسداری از حریم اهلبیت (ع) و کیان رفیع ولایت بوده است؛ این بانوان در واقع مبلغان و مروجان اصلی قیام حضرت سیدالشهدا (ع) در تاریخ بودند. این بانوان با افشاگری خود عظمت نهضت حسینی را به جهانیان نشان دادند و اسباب ذلت و خواری و سرنگونی دشمنان اهلبیت (ع) را فراهم کردند.
وظیفه دیگر بانوان عرصه عاشورا، پیامرسانی و تبلیغ فرهنگ و عظمت جانفشانی شهدا در مکتب حضرت سیدالشهدا (ع) بود. اگر پیامرسانی بانوان بعد از واقعه عاشورا و در دوران اسارت نبود، هرگز عمق فاجعه برای مردم تبیین نمیشد. این بانوان و در رأس آنها حضرت زینب کبری (س)، آنچنان دشمنان را رسوا نمودند که آنها هرگز نتوانستند به اهداف خود از مواجهه با حضرت سیدالشهدا (ع) برسند.
این تاثیر تا جایی است که هماکنون نیز محققین و پژوهشگران عرصه عاشورا برای تجزیه و تحلیل این واقعه به مستندات تاریخی از افشاگری و روایت بانوان عرصه عاشورا تکیه میکنند؛ در این زمینه شاعر بسیار زیبا سروده است که «سِر نی در نینوا میماند اگر زینب (س) نبود؛ کربلا در کربلا میماند اگر زینب (س) نبود».
نقش دیگر بانوان در نهضت عاشورا، نقش پرستاری و پشتیبانی از جبهه نبرد بود. در این باب در تاریخ وارد است که حضرت سجاد (ع) در واقعه عاشورا، سخت بیمار بودند و حضرت زینب (س) از ایشان پرستاری میکردند. همچنین مدیریت و سرپرستی خیمهها و افراد موجود در حرم حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا امر بسیار سترگی بود که بر عهده بانوان حرم و بخصوص حضرت زینب کبری (س) بود. این افراد که همسران و فرزندان خود را در واقعه عاشورا از دست داده بودند، نیازمند یک مدیریت و سرپرستی عمیق و فوقالعاده بودند.
در کوفه و در جریان نهضت عاشورا، بانوان غیر هاشمی نیز در تثبیت فرهنگ عاشورا در تاریخ، نقش بسزایی داشتهاند.
نکته دیگر در باب جایگاه بانوان در عرصه عاشورا، بحث قوت قلب و مایه آرامش بودن سپاه اسلام، در برابر جنود ابلیس و اهریمن بود؛ مادران، همسران و فرزندان مردان عاشورایی، در تشویق و تهییج مردان برای حضور در واقعه عاشورا، نقش بسزایی داشتند.
جناب زهیربنقین با تشویق همسرش در راه دفاع از حضرت سیدالشهدا (ع)، آنچنان سر از پا نمیشناخت که در روز عاشورا به امام (ع) فرمود: یابنرسولالله (ص) شما امروز نماز ظهر را بجای آورید و من به عنوان سپر در برابر شما میایستم و بدانید اگر تیرباران هم شوم نخواهم گذاشت نماز شما ناتمام بماند. بانوی دیگر نام برده شده در تاریخ عاشورا، امخلف، همسر جناب «مسلمبنعوسجه» است که در واقعه عاشورا نقش بزرگی داشتند. همسر خولی نیز از دیگر زنان معروف است به طوری که در تاریخ وارد شده است گر چه خولیبنیزید اصبحی (لعنت الله) در سپاه یزیدیان بود و نسبت به رأس مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) بسیار جسارت روا داشت، ولی همسر این شخص، بانویی مدافع و پشتیبان نهضت حضرت سیدالشهدا (ع) بود. بانوی دیگر عرصه عاشورا، خانم «رمله» همسر امام مجتبی (ع) و مادر حضرت قاسم (ع) هستند که در تاریخ عاشورا نقشآفرین بودند. حضرت زینب (س) نه تنها نقش حمایت، پرستاری و پشتیبانی قیام حضرت اباعبدالله (ع) را به عهده داشتند، بلکه دو فرزند خود را نیز در راه دفاع از نهضت حسینی به میدان نبرد گسیل داشتند و به همین دلیل به مقام شامخ مادر شهید بودن نیز نائل شدند.
زمانی که قافله اسرای کربلا را به نزد ابنزیاد ملعون در کوفه بردند، دفاع و پشتیبانی و خطابه غرای حضرت زینب (س) بود که به بانوان دیگر روحیه استقامت و ایستادگی میداد. در تاریخ آمده ابنزیاد لعین، در مواجهه با قافله اسرا، این بزرگواران را مورد شماتت و زخم زبان قرار داد، ولی در این مقام بود که جناب زینب (س) با همان روحیه استقامتی که از حضرت امیر (ع) به ارث برده بودند، فرمودند: ای فرزند مرجانه؛ «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا». این جمله تاریخی، برگ زرین قیام عاشورای حضرت سیدالشهدا (ع) است که تا قیام قیامت، بر تارک تاریخ خواهد درخشید. این کلام حضرت زینب (س) از ضربه هر شمشیر و سَنانی بیشتر بر پیکره طاغوتیان نشست و آنچنان اثری داشت که عبیدالله لعین را به عقبنشینی وا داشت. حضرت زینب (س) با این کلام به دنیا اثبات نمودند که قطعا، این روزهای سخت و سنگین عبور خواهند کرد و تاریخ در عاقبت به نفع ما خاندان نبوت رأی خواهد داد.
نقش مهم دیگر بانوان در نهضت حضرت سیدالشهدا (ع) این بود که این بانوان اسارت را به فرصت تبدیل نمودند. دشمن تصور میکرد با به بند کشیدن بانوان و گذر دادن آنها از شهرها و بلادها، روحیه استقامت و مقاومت اسیران را در هم خواهد شکست؛ ولی بانوان عاشورایی از همین فرصت اسارت استفاده نمودند و در هر موقعیتی که قرار میگرفتند با افشاگری و روایتگریِ بیدادگران ظالم بنیامیه، اسباب ذلت و خواری آنها را فراهم میآوردند. خطابههای پرشور در کوفه و شام و در قصر یزید ملعون، نمونهای از این افشاگریها و روایتگریهای بانوان عاشورایی است. در تاریخ آمده است که این پافشاریها و استقامتهای بانوان و اسیران عاشورایی بود که سرانجام یزید را به تسلیم وا داشت و به حضرت سجاد (ع) عرضه کرد: یابنرسولالله (ص) شما و دیگر اسیران کربلا میتوانید به سرزمین حجاز برگردید و اگر در این مسیر کاری داشتید من برای شما انجام خواهم داد.
حضور بانوان در شهرهای اسلامی به ویژه مدینه و یا کوفه و در زمان اسارت اهلبیت (ع) و یا شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) چگونه ترسیم شده است؟ بحث مقاومت و ایستادگی در این دوران و در تاریخ روایی چگونه ترسیم شده است؟
روایت است که شدت افشاگریهای حضرت زینب (س) به حدی بود که دشمن لعین برای خاموش کردن خطابههای ایشان، رأس مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) را به نزد حضرت زینب (س) آوردند و حضرت زینب (س) با دیدن این صحنه از شدت غم و اندوه سکوت کردند.
در باب استقامت و ایستادگی خاندان نبوت در دوران اسارت، تاریخ روایت میکند که خطابههای غرای حضرت زینب کبری (س) آنچنان کوفه را تحت تأثیر قرار داد که مردم در سخنانشان، این خطابهها را یادآور زمامداری حضرت امیر (ع) در کوفه برمیشمردند.
روایت است که شدت افشاگریهای حضرت زینب (س) به حدی بود که دشمن لعین برای خاموش کردن خطابههای ایشان، رأس مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) را به نزد حضرت زینب (س) آوردند و حضرت زینب (س) با دیدن این صحنه از شدت غم و اندوه سکوت کردند. حضرت زینب (س) با رؤیت رأس مبارک حضرت سیدالشهدا (ع)، شروع نمودند به صحبت کردن با رأس غرق به خون برادر؛ در روایت آمده است حضرت زینب (س) در مواجهه با اشک مردم کوفه فرمودند: «ای مردم کوفه، ای مردمان حیلهگر و خیانتکار! گریه میکنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد. چه کار زشتی کردید و چه بد توشهای برای جهان دیگر اندوختید؛ خشم خدا را خریدید و ایمان خویش را فروختید.»
حضرت فاطمه (س) دختر امام حسین (ع) نیز در کوفه خطابههای غرایی انجام دادند و جنایات یزیدیان را برملا کردند. ایشان در کوفه آنچنان خطابهای ایراد کردند که حاضران را به ناله و زاری انداختند. بانوی دیگر عرصه عاشورا حضرت امکلثوم (س) است که در کوفه رو به مردم مینمایند و میفرمایند: «ای مردم، ما خاندان رسالت و اهلبیت پیامبر اسلام (ص) هستیم»، سپس جنایات یزیدیان را افشا مینمایند. در روایات آمده است که حضرت امکلثوم در برابر اهل کوفه که میخواستند با صدقه دادن از اسرای اهلبیت (ع) دلجویی نمایند، بانگ فریاد بر آوردند که «ای کوفیان بدکردار، صدقه بر ما خاندان رسالت حرام است».
در کوفه و در جریان نهضت عاشورا، بانوان غیر هاشمی نیز در تثبیت فرهنگ عاشورا در تاریخ، نقش بسزایی داشتهاند. به طور نمونه «طوعه» قبل از واقعه عظیم عاشورا، در میان تمامی مردم اهل کوفه، با وجود خوف و هراسی که نسبت به همراهی با جناب مسلم وجود داشت، به سفیر حضرت سیدالشهدا (ع) پناه داد. در کوفه بانوی دیگری وجود داشت که بعد از واقعه عاشورا در حمایت از اهلبیت (ع) به فیض شهادت نائل شد. این بانو، دختر عبداللهبنعفیف ازدی، از یاران و پیروان راستین حضرت امیر (ع) بود. عبدالله بر اثر همراهی در جنگها با حضرت امیر (ع) هر دو چشم خود را از دست داده بود، این شخص در برابر لفاظیهای ابنزیاد ملعون، دلاورانه از حضرت سیدالشهدا (ع) دفاع کرد و زمانی که دشمن برای دستگیری وی به منزلش یورش برد، دختر عبدالله، به عنوان چشمان پدر او را در مبارزه با یزیدیان کمک مینمود که در نهایت امر با قساوت عمال حکومت جور، به فیض شهادت رسید.
بانوی دیگر در کوفه و همگام با نهضت عاشورا، همسر حارث، قاتل فرزندان مسلمبنعقیل است که با توجه به اینکه شوهر او، قاتل فرزندان جناب مسلم است، ولی خود او در حمایت از فرزندان مسلمبنعقیل برمیخیزد و به آنها پناه میدهد. بانوان دیگری که پس از واقعه عاشورا در تاریخ از آنها به عنوان حامیان نهضت حسینی یاد شده است، بانوان قبیله بنیاسد هستند که پس از واقعه عاشورا، مردان قبیله بنیاسد را با وجود ترس از برخورد یزیدیان، به صحرای کربلا گسیل میدارند تا بدنهای مطهر شهدای کربلا را به خاک بسپارند. در تاریخ از بانویی در حلب سوریه نام برده شده است به نام «دره الصدف»، دختر عبداللهبنعمر انصاری، که در زمانی که اسرای کربلا از این شهر عبور میکردند، تصمیم گرفت با همراهی گروهی از بانوان، قریب به هفتاد زن، اسرا و سرهای مطهر شهدای کربلا را از دست یزیدیان خارج نماید که، متأسفانه آنچنان که در کتاب «أعلام النساء المؤمنات» آمده است، نتوانستند برنامه خود را عملی نمایند و اسرای کربلا را آزاد کنند. این گوشه بسیار کوچکی از همراهی بانوان، در عرصه عظیم قیام عاشورا بود و انشاءالله خداوند همگی ما را در مسیر و صراط راستین اهلبیت (ع) قرار دهد.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.