دکتر حسن احمدی، مدرس دانشگاه در گفتوگو با وبسایت کربوبلا از خطبههای حضرت زینب سلام الله علیها و فصاحت و بلاغت سخنان ایشان سخن گفت که چگونه خطبههای ایشان در زنده نگه داشتن حرکت امام حسین علیهالسلام مؤثر بود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
قبل از اینکه به محتوای خطبههای حضرت زینب (س) که نقش بسزایی در معرفی اهداف حرکت امام حسین (ع) و همچنین رسوایی خاندان اموی داشت، بپردازیم در خصوص فصاحت و بلاغت خطبههای ایشان به ما توضیح دهید.
رجوع به خطبههای حضرت نشان میدهد که بدون شک بلاغت و فصاحت عربی منحصر به فردی در این خطبهها دیده میشود. اولین نکتهاش در این است که بدانیم زینب (س) کیست؟ و محصل کدامین مکتب است؟ و سپس از بیان ایشان سخن بگوییم. زینب (س) دختر علی (ع) است. کسی که دوست و دشمن به بیان و ایمانش و به کلام و شجاعتش اعتراف میکنند. مادرش زهرای اطهر (س) است که بسیار مورد ستایش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار گرفته است. یعنی زینب (س) از این پدر و مادر زاده شده و از مکتب این خاندان علم فرا گرفته است. علم و دانش زینب (س)، علومی از خاندان رسالت و معصومین است. یعنی علم و دانش ایشان به واسطه علم معصومین علم لدنی است. کلامی که از امام سجاد (ع) در تایید این موضوع نقل شده است نیز گواه همین موضوع است که میفرماید؛ «عمه جان شما عالم معلم ندیده هستید».
روایتی داریم از «حذلمبنکثیر» که از فصحا، سخنوران و نیکو گفتاران عرب است که از فصاحت، نیکو گفتاری، بلاغت و رسایی سخن، زمانشناسی سخن و تشخیص اقتضای مقام و مناسب حال مخاطب سخن گفتن زینب (س) تعجب نموده و به شگفت آمده است و توصیف بسیار جالبی در این خصوص دارد. وی ضمن توجه به خطبههای حضرت از برائت و برتری فضل، کمال، علم، دانش و شجاعت ادبیه و دلاوری پسندیده آن حضرت، حیرت و سرگردان شده، به طوری که نتواسته او را به کسی تشبیه و مانند نماید، مگر به پدرش سید و مهتر هر بلیغ و فصیحی. پس از این رو گفته «کانها تفرع عن لسان امیرالمؤمنین: یعنی گویا حضرت زینب (س) سخنانش را در کوفه از زبان امیرالمؤمنین (ع) قصد و آهنگ مینمود.»
میزان اثر و تاثیرگذاری این کلام تا جایی است که «جاحظ» در کتاب خود، «البیان و التبیین»، آن را از «خزیمه الاسدی» روایت نموده که خزیمه گفته زنان کوفه را در آن روز دیدم به پا ایستاده و بر کشتهشدگان در کربلا ندبه و زاری و شیون مینمودند، در حالی که گریبانهایشان را میدریدند.
هر کدام از خطبههای حضرت زینب (س) دارای موقعیتی خاص هستند و از این رو نیز هر کدام اسلوب خاص خود را میطلبند.
بر اساس آنچه بیان کردید چه تحلیلی از خطابه حضرت در کوفه با توجه به شاخصهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم عراق، بخصوص بعد از جریان عاشورا میتوان ارائه کرد؟
خطبه آتشین حضرت زینب (س) در کوفه اینگونه شروع میشود که «الحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَالصَّلوهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ. أَمَّا بَعْدُ، یا أَهْلَ الْکُوفَۀِ! یا أهْلَ الْخَتْلِ وَ الْخَذْلِ! أَتَبْکُون؟! فَلا سَ کَنَت العَبْرَهُ وَ لا هَدَأَتِ الرَّنَّۀُ! إِنَّما مَثَلُکُمْ مَثَلُ الَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً تَتَّخِ ذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ! ...» که اگر دقت کنید در این خطبه، بخشهای مهمی وجود دارد که من عینا بخشهایی از آن را نقل میکنم.
«ای اهل کوفه! ای مردم مکار و حیلهگر! آیا گریه میکنید؟! هرگز اشکهای شما نایستد و شیونتان آرام نگیرد. مثل شما مثل زنی است که هر چه رشته است پنبه کند. شما ایمان خود را بازیچه فساد قرار دادید و بدانید که باری شوم بر دوش کشیدید. آری، به خدا چنین است، باید بیشتر بگریید و کمتر بخندید. شما چنان خود را ننگین کردید که شستن نتوانید و ننگ کشتن نواده خاتم پیغمبران و سالار فرستادگان را چگونه میتوانید بشویید، کسی که نقطه اتکای شما و چراغ راهنمای شما و سرور جوانان اهل بهشت بود. آیا میدانید چه جگری را پاره پاره کردید و چه خونی را ریختید و چه پردهنشینی را پرده دریدید؟! جنایتی بزرگ مرتکب شدید که از عظمتش نزدیک است آسمانها بشکافد و زمین از هم بپاشد...»
بر اساس آنچه از خطبه حضرت زینب (س) در کوفه مطرح گردید، میتوان این موضوع را مطرح ساخت که هر کدام از خطبههای حضرت دارای موقعیتی خاص هستند و از این رو نیز هر کدام اسلوب خاص خود را میطلبند. خطبه ایشان در کوفه، در میان مردمی رخ داد که در بیوفایی، در احساسی بودن و در لحظه تصمیم گرفتن سابقه داشتند و از سوی دیگر این شهر التهابات بسیاری را پشت سر گذاشته بود. خطبه حضرت در کوفه بسیار قابل تامل است که بخشهای اصلی آن را مطرح کردیم.
حضرت در ابتدا با حمد و ثنای الهی و درود بر جدش رسول خدا (ص) و خاندان مطهرش کلام را آغاز میکند و سپس متن اصلی آن را با خطاب قرار دادن اهل کوفه، به اهل نیرنگ و فریب که از بارزترین ویژگیهای کوفیان در مقابل اهلبیت (ع) بوده، ادامه میدهد و سپس با تشبیه اعمال آنان به امور حسی، اعمالشان برایشان روشن میگردد.
حضرت آنان را شایسته گریه کردن میداند و علت آن هم این است که نواده رسول خدا (ص) را کشتهاند و سپس آنان را نفرین میکند و بعد به آنان هشدار میدهد که با این کارشان قلب رسول خدا (ص) را شکافتند و باعث خشم الهی شدند و از این کارشان اگر از آسمان خون هم ببارد جای تعجب ندارد و در نهایت آنان را از سرنوشت کافران آگاه میسازد و اینکه خداوند در کمین آنهاست.
باید گفت خود کلام حضرت نیز دارای ویژگیهای خاصی است، بدین صورت که برای بیان هر مفهوم از اسلوب و روش خاصی استفاده میکند.
حضرت آنجا که میخواهد دردمند شدن رسول خدا (ص) را به خاطر شهادت امام نشان دهد، کلام را در چارچوبی زیبا و عاطفی و تاثیرانگیز قرار میدهد و از تعابیری چون «وای بر شما ای مردم»، «شکافتن جگر رسول خدا، ریختن خون او و شکستن حرمت» استفاده میکند که در آن، گزینش الفاظی چون کبد، دم، حرمه، همراه با جاری شدن عبارات همآهنگ با این جو عاطفی به بهترین شکل، شور و هیجان درونی را بر میانگیزد و هنگامی که میخواهد زشتی اعمال آنان را نشان دهد از کلماتی استفاده میکند که آهنگ آنها نوعی خشونت و تنفر را در گوش ایجاد میکند؛ نظیر صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء، خرقاء و...
تاثیر خطبههای حضرت به لحاظ محتوایی و نوع بیانش باعث تاثیرگذاری بسیار در بین مردمانی شد که در صحنه حاضر بودند و به گفته راوی کسی نبود که صدای زینب (س) را بشنود و بغض گلویش را فرا نگیرد و این اولین رسالت زینب (س) در کوفه بود.
استفاده از جملات دعایی و نفرین که در برانگیختن احساسات مخاطبان بسیار تاثیرگذار است از دیگر شاخصهای خطبه حضرت زینب (س) در کوفه است. «فلا رقعت الدمعه و لا هدات الرنه»؛ هرگز آب دیدگانتان فرو نایستد و نالههایتان ساکت نشود، «بعدا لکم و سحقا»؛ دور باشید از رحمت الهی و هلاکت نصیبتان باد.
حضرت برای اینکه قلبهای خفته را بیدار کند و فطرت انسان را مورد خطاب قرار دهد از جملات ندایی استفاده میکند: «یا اهل الکوفه، یا اهل الختر و الغدر»، «ای والله فابکو کثیرا و اضحکوا»
تاثیر این رویکرد خطبه حضرت به لحاظ محتوایی و نوع بیانش باعث تاثیرگذاری بسیار در بین مردمانی شد که در صحنه حاضر بودند و به گفته راوی کسی نبود که صدای زینب (س) را بشنود و بغض گلویش را فرا نگیرد و این اولین رسالت زینب (س) در کوفه بود.
خطبه دیگری نیز از عقیله بنیهاشم در کوفه داریم که مربوط به حضور حضرت و سیدالساجدین (ع) در دارالحکومه کوفه است. خطابه حضرت در دارالحکومه درحضور عبیداللهبنزیاد از چه ویژگیهایی برخوردار بود؟
کوفه برای زینب کبری (س) شهری آشناست، شهری پر از خاطرات تلخ و شیرین. روزگاری پدرش در این شهر حکومت داشت. در این شهر خودش کلاس درس و تفسیر داشت. شهری پر از بیوفایی مردم کوفه به خاندان رسالت که به راحتی برای ایشان قابل فراموش کردن نبود. در حالی که عبیدالله بر کرسی امارت تکیه زده بود، زینب (س) با ابهت و جلالی هر چه تمامتر قدم پیش نهاد و بدون آنکه به امیر کوفه اعتنایی کند، رفت و در گوشهای نشست. شکوه و عظمت بانوی اسلام باعث شد تا عبیدالله چندین بار بپرسد که تو کیستی؟ ولی حضرت وقعی به او ننهاد و جوابش را نداد. یکی از همراهان حضرت جواب داد؛ «ایشان زینب دخت فاطمه است.»
به نظر میرسد که عبیدالله را این سخن چندان خوش نیامد و تلاش کرد که حضرت را تحقیر کند، از این رو گفت: حمد خدای را که شما را کشت و رسوا کرد و دروغتان را روشن ساخت. زینب (س) که با نظر حقارت بدو مینگریست، گفت: و حمد خدای را که به واسطه پیغمبرش، ما را عزیز و محترم قرار داد و از پلیدی پاک گردانید. فقط گناهکار رسوا میشود و تنها فاجر دروغ میگوید...
از آنچه در بیان بسیار مختصری از خطبه حضرت در مجلس عبیدالله نقل شده میتوان به دو نکته اشاره کرد؛ نخست صبر زینب (س) در برابر مصیبتهایی که بر وی و خاندانش رفته بود و دوم بلاغت، استدلال و برهانی که حضرت برای بیان کلامش از آن سود جست و در نهایت عبیدالله برای اینکه بیشتر از این دچار بدنامی نشود سریعا اسرا را راهی شام کرد تا یزید هم از این رسوایی بیبهره نباشد.
بخش دوم این گفتوگو را میتوانید با عنوان «خطبهای از حضرت زینب (س) که به مثابه یک دانشگاه است» در این لینک (https://www.karbobala.com/news/info/4267) بخوانید.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.