نظر شما در مورد سینمای دینی ما چیست و وضعیت ما در آن چگونه است؟
ما دو گونه سینمای دینی داریم. یک نوع، سینمایی است که به تاریخ مسائل دینی میپردازد، و نوع دیگر که فیلم حاوی پیامی دینی است. در این سینما ممکن است فیلمنامه اختصاصا مرتبط با دین و تاریخ دینی نباشد، ولی فیلم پیامهای دینی و اخلاقی دارد. از این منظر سینمای ایران، سینمای دینی و اخلاقی است. سینمایی که اکثر فیلمها با مضامین دینی و پیامهای اخلاقی ساخته میشوند.
چه مشکلاتی در ساخت فیلمهای دینی و تاریخی وجود دارد؟
کار کردن در حوزۀ تاریخ دین بسیار مشکل است. بهطوری که عموما در مورد اینگونه فیلمها حواشی زیادی ایجاد میشود. این حواشی معمولا در زمانی اتفاق میافتد که مشخصات یک واقعۀ تاریخی را به تصویر میکشیم. مثلا در مورد بحث امام حسین (ع)، گاهی مشاهده میشود که اختلافاتی در مقاتل مختلف وجود دارد. حالا کدام مقتل را باید معیار قرار داد؟ این اتفاق در حوزۀ تاریخ و تاریخ ائمه بسیار مشهود است. زیرا تاریخ را حکما مینویسند و عموما حکما با ائمۀ ما مشکل داشتند؛ از این رو پیدا کردن منبع صحیح مشکل است.
از سوی دیگر، این حوزه یکسری صاحبها دارد که نسبت به این فضا احساس مالکیت دارند و وقتی افرادی به آن وارد میشوند، احساس میکنند غریبه وارد شده است. فردی که وارد فضای فیلمسازی در حوزۀ تاریخ دین میشود، این حس تملک را احساس میکند و کار را سخت میبیند. این نکته نیز درست است که کار برای ائمه باید در حد مطلوبی کنترل شود و دقیق جلو برود تا حرف درستی را انتقال دهد.
مورد بعد آن است در برخی موارد محققان تاریخ، سخنان متفاوتی با هم دارند، حالا کدام را بخواهیم بگیریم، کار کمی مشکل میشود.
صنعت سینمایی ما در برابر سینمای جهان، یک شوخی محسوب میشود
مورد بعدی آن است که هر واقعۀ تاریخی اتفاقات متعلق به خود را دارد؛ ولی برای فیلمسازی، باید در قالب یک درام و داستان شکل بگیرد و ساخته شود. اگه نتوانیم درام تشکیل دهیم، دیگر نمیتوانیم فیلمسازی کنیم. از طرفی باید به نوعی فیلمسازی کنیم که به اصل داستان ضربه نخورد و با یک سری حواشی، اصل داستان منتقل شود. ممکن است این حواشی نیز برگرفته از تاریخ باشد تا مشکلی پیش نیاید؛ ولی گاهی این حواشی در تاریخ موجود نیست یا در نقل قولها، اختلافات موجود است.
وقتی برای ساخت فیلم، به روایتهای متناقض بر میخوردید، چه می کردید؟
ببینید، مراجع ما در مسائل فقهی، گاهی به نظرات متناقض و متفاوت میرسند. ولی هیچکدام، دیگری را تکفیر و مواخذه نمیکنند. ولی متأسفانه در حوزۀ تاریخ، محققان نظر واحدی ندارند و بسیاری از آنها تحمل نظر مخالف خود را ندارند.
گاهی نیاز است محققان مختلف دربارۀ یک موضوع سخنان متفاوت را کنار هم بگذارند و به نتیجۀ واحد برسند که عموما این اتفاق رخ نمیدهد. زمانی که این اتفاق رخ نمیدهد، نباید طرف مقابل را تخریب کنیم و به عنوان نظر متفاوت، باید با هم کنار بیاییم.
نظر شما در مورد سینمای دینی در جهان چیست؟
تحریفی که در سینمای خارجی نسبت به شخصیتهای مذهبی صورت میگیرد، طبیعتا مخالف واقع است و ما مخالف آن هستیم.
ما در دنیا محکومیم به اینکه فیلمهای ما سیاسی است؛ ولی به قطع میگویم در بسیاری از کشورهای دیگر فضای سیاسی خیلی بیشتر از ایران حاکم است. بهگونهای که یک پیام را محور قرار میدهند، و داستان را حول آن میسازند.
ولی ما باید تحقیقاتی انجام دهیم و بر مبنای آن تحقیق، فیلم را بسازیم. من هم بر اساس تاریخ، با فیلمهای غربی مشکل دارم و هم بر مبنای عقل.
فیلم ناسور، فیلمی کاملا دلی برای امام حسین (ع) بوده است و صرف نظر از اینکه توقیف بشود یا خیر، این کار عشق ما بوده است.
کشور ما کشوری دینی و مذهبی است و بسیاری از کارها، بر مبنای این ارزشهاست. ولی در عین حال، ساخت فیلم ارزشی بسیار سخت است. چون تا اسم این موضوعات میآید، بسیاری فکر میکنند این کار، وابسته به نهادها و ارگانهاست. ولی بسیاری از این کارها، کار دل است، طرف با عشق میآید و فیلم میسازد. از هیچ جا هم سفارش نمیگیرد. در این مشکلات، دوستان مذهبی باید کمک کنند و خود به این اتفاق دامن نزنند. بار را بردارند، نه اینکه باری روی دوش طرف باشند.
هیئت ها و مردم مذهبی ما، یک ظرفیت و پتانسیل بالایی دارند که توانایی تبدیل شدن به پتانسیلهای تبلیغی و مالی را دارد. خوشبختانه جمعیت کمی هم نیست و جا دارد سمت و سوی فرهنگی پیدا کند. ما باید این فرهنگ را در بین مردمان مذهبی خود جا بیندازیم.
جای فیلمهای ما در سینمای دینی جهان چقدر خالی است؟
کار برای ساخت فیلم دینی بسیار سخت است. چون هم باید مطالعات زیادی دربارۀ روی آن صورت گیرد، هم هزینۀ بسیار زیادی برای آن صرف شود. ما هنوز صنعت سینمای درستی برای این کار نداریم. اگر آنها فیلمی با هزینۀ بالا میسازند، تا زمانی که پنج برابر هزینه سود نکنند، احساس موفقیت نمیکنند. صنعت سینما در غرب پویا و سودآور است. صنعت سینمایی ما در برابر آنها، یک شوخی محسوب میشود. مثلا در هالیوود هر فیلم که میسازند، از هفت هزار سالن شروع به اکران میکنند؛ در صورتی که در ایران اگر یک فیلم خیلی سالن بگیرد، حداکثر 70 سالن است که آن هم با اعتراض مواجه میشود. برای همین ساخت فیلمهای مناسب، هزینه بر است و این هزینه بر نمیگردد. از بین کارهای تاریخی که انجام دادیم، کدامیک توانسته هزینۀ خود را برگرداند؟ هرچند در مورد بعضی قضایا نباید به برگشت هزینه نگاه کنیم و بهخاطر پول کار را رها کنیم. برخی کارها، رسالت ماست که باید برایش هزینه صرف کنیم، حتی اگر برنگردد. مانند هیئت که دنبال برگشت پول نیستیم.
برای رشد سینمای دینی ما و باز شدن گره های آن چه پیشنهادی دارید؟
اولا این وظیفۀ من نیست؛ بلکه بزرگان سینما و رئیس سازمان سینما و رئیس صدا و سیما باید نظر بدهند؛ اما بر اساس نظر شخصی من و کاری که در اولویت سازمان سینمایی قرار گرفته است، باید بتوانیم این صنعت را پویا کنیم. اگر بستر عرضه فراهم باشد، تولید هم صورت میگیرد؛ ولی وقتی برای یک پروژۀ سینمایی هزینۀ کلان صورت میگیرد، ولی پول بر نمیگردد، بخش خصوصی به این حوزه پا نمیگذارد. وقتی بخش خصوصی وارد نشود، این حوزه گسترش پیدا نخواهد کرد. چون دولتها هم بودجۀ اندکی برای این قضیه کنار میگذارند و شاید هر چند سال، یک فیلم خوب ساخته شود.
نکتۀ دیگر آنکه سینماگران ما میترسند وارد این حوزه شوند و رابطۀ خوبی بین مورخان و پژوهشگران با فیلمسازان ما شکل نگرفته است. به همین دلیل فیلمساز کمتر به این حوزه نزدیک میشود، حتی اگر بودجۀ دولتی هم بگیرد؛ بنابراین فیلمساز ترجیح بدهد بهجای آنکه در طی 10 سال یک فیلم تاریخی بسازد و بعدها با انتقادات احتمالی هم روبرو شود، 10 فیلم دیگر در این سالها بسازد و رزومۀ خود را پررنگتر کند.
برای ساخت فیلم ناسور با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
فیلم ناسور، فیلمی کاملا دلی برای امام حسین (ع) بوده است و صرف نظر از اینکه توقیف بشود یا خیر، این کار عشق ما بوده است. ما در این فیلم دنبال نشان دادن اتمسفر و فضای این واقعه بودیم؛ هرچند ناگزیر بودیم یک درام هم برای این فیلم در نظر بگیریم و قصۀ کوچکی داشته باشیم. شاید بسیاری از نوجوانان ما اطلاعات کامل و دقیقی از این ماجرا ندارند. بیاییم در حد بضاعت خودمان سیر کاملی از این ماجرا را به تصویر بکشیم.
از طرفی اجازۀ نشان دادن تصویر صورت قهرمانان داستان را که امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) بودند، نداشتیم؛ این مشکل بزرگی بود. اگر فقط میخواستیم صورت این دو بزرگوار را نورانی کنیم، به مشکل دیگری بر میخوردیم و ارتباط مخاطب با قهرمان داستان برقرار نمیشد؛ زیرا مخاطب براساس جزئیات و جلوههای داستان با داستان ارتباط برقرار میکند. گاهی در برخی فیلمها دیده میشود که بهجای نمایش قهرمان داستان، تصویر badman یا چهرۀ منفی داستان را مداوم نشان میدهند. در این داستانها بسیار مشاهده میشود که مخاطب بهجای ارتباط برقرار کردن با قهرمان داستان، دوست دارد چهرۀ منفی داستان پیروز شود و آن حسی که کارگردان میخواهد بین مخاطب و قهرمان ایجاد شود، از بین میرود. از این رو ما در این فیلم، کل چهرهها را حذف کردیم و از تکنیک ضد نور برای تصاویر کاراکترها استفاده کردیم و چهرۀ دو قهرمان داستان را نورانی کردیم.
مخاطب فیلم خود را چه قشری از مردم در نظر گرفته اید؟
مخاطب ما عمدتا نوجوانان هستند. هرچند بزرگسال هم میتواند از فیلم استفاده کند، ولی ممکن است بزرگسال در یک ربع بیست دقیقۀ اول، حوصلهاش سر برود. ولی برای نوجوان، مختصات تاریخی از زمان مرگ معاویه به این سمت به تصویر کشیده میشود.
آیا این فیلم برای مخاطبان فرامرزی هم مناسب است؟
یکی از مشکلاتی که در داستانهای مذهبی ما مشاهده میشود، آن است که بر مبنای یکسری مبانی اعتقادی ساخته میشود و سازندۀ فیلم فرض میکند که مخاطب آنها را میداند؛ ولی مثلا بسیاری از افراد نسل جدید ما و همینطور افراد خارج از کشور، شاید این مسائل را ندانند و نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. ما سعی کردیم این پیش فرضهای مبنایی را در بیست دقیقۀ ابتدایی داستان به تصویر بکشیم و بنای ابتدایی را بسازیم؛ سپس داستان را تعریف کنیم. از این رو این فیلم به درد مخاطبان خارج از کشور هم میخورد.
متأسفانه قشر نوجوان از این رسانه فاصله گرفته است و سمت رسانههای صوتی- تصویری رفته است. ما باید از رسانههای رایجتر برای نوجوان برای رساندن موضوع استفاده کنیم.
فیلمهای رئال، برای موفق شدن در عرصۀ بینالمللی، باید مؤلفههایی داشته باشد تا بتواند در سطح وسیع اکران شود و نظر مخاطب خارجی را جلب کند؛ از جمله قصۀ جهانی، بازیگرهای بینالمللی، زبان اصلی انگلیسی یا فرانسه و....
همۀ اینها باعث میشود فیلم در عرصۀ بینالملل موفقتر باشد. البته فیلمهایی مثل جدایی نادر از سیمین یا بچههای آسمان در این عرصه موفق بودهاند، ولی تعدادشان خیلی اندک بوده است. اما انیمیشن فضایی دارد که بالفطره باید دوبله شود یا بازیگر ندارد؛ بنابراین راحتتر بینالمللی میشود. البته باید قصۀ قوی داشته باشد.
ما میخواهیم این فیلم را علاوه بر داخل کشور، در کشورهای منطقه و خاورمیانه نیز پخش کنیم.
نحوۀ پرداختن به داستان امام حسین (ع) و واقعۀ عاشورا در ناسور چگونه بوده است؟
در انیمیشن از تکنیکهای خاص و جلوههای آن استفاده میشود. مخاطب جذب این تکنیکها میشود و در پشت پردۀ این تکنیکها، فیلمنامه به مخاطب نشان داده میشود. در واقع در انیمیشن بین فیلمنامه و مخاطب، یک پرده است. در این انیمیشن که ما میخواهیم قضیۀ احساسی و مهمی را به مخاطب انتقال دهیم، این پرده نباید حواس مخاطب را از فیلمنامه پرت کند و تمرکزش را بگیرد.
ببینید در سینمای ما، چه فیلمهایی توانستند حس خوبی برای مخاطب ایجاد کنند؟ بچههای آسمان، به رنگ خدا، میم مثل مادر، شیار 143، جدایی نادر از سیمین. این فیلمها همگی فیلمهای سادهای بودند که یک روایت ساده دارند و در عین حال، ارتباط زیادی با مخاطب برقرار کردند. اینگونه فیلمها تکنیک پیچیدهای بهکار نبردند و از جلوههای ویژۀ زیادی استفاده نکردند. ما هم برای آنکه بتوانیم ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کنیم، باید سادگی را حفظ کنیم و از تکنیکهای پیچیدهای استفاده نکنیم؛ بلکه با کمرنگ کردن این تکنیکها، فیلمنامه را پررنگ کنیم و حس عاطفی بیشتری برای مخاطب ایجاد کنیم. در ضمن فیلم از یک جایی به بعد که قلاب را به مخاطب میاندازد، اگر طرف مغرض نباشد، دیگر طرف را با خود میکشد و مخاطب را با خود همراه میکند.
سینمای هنری ایران جایگاه ویژهای در کل دنیا دارد و هویت مستقلی پیدا کرده است؛ از این رو در سطح جهان مطرح شده است
هزینۀ این فیلم چقدر بوده است؟
این فیلم کاملا خصوصی است و با هزینۀ شخصی بنده و آقای داریوش دالوند ساخته شده است. از آنجا که هدفمان کار برای امام حسین (ع) است، بهتر است در مورد میزان هزینۀ آن صحبت نکنیم.
آیا انیمیشن از قداست امام حسین (ع) و چهرههای مذهبی کم نمیکند؟
نوع پرداختن به موضوع مهم است؛ همچنین برای مخاطب نوجوان باید این نوع کارها را جا بیندازیم و با این نوع کارها، به آنها شناخت بدهیم. کتاب خیلی رسانۀ خوبی برای شناخت است؛ ولی متأسفانه قشر نوجوان از این رسانه فاصله گرفته است و سمت رسانههای صوتی- تصویری رفته است. ما باید از رسانههای رایجتر برای نوجوان برای رساندن موضوع استفاده کنیم.
قشر نوجوان ما بیشتر به انیمیشنهای هالیوود یا ژاپنی علاقه پیدا کرده است. ما باید این سلیقه را بشکنیم و سلیقهها را عوض کنیم. ما بسیار باید تلاش کنیم. انیمیشن نوپاست و باید حمایت شود. از طرفی ما نباید سعی کنیم انیمیشنمان شبیه انیمیشن هالیوود یا ژاپن شود. ما زمانی میتوانیم پیروز شویم که هویت مستقل پیدا کنیم. سینمای هنری ایران جایگاه ویژهای در کل دنیا دارد و هویت مستقلی پیدا کرده است؛ از این رو در سطح جهان مطرح شده است. در انیمیشن هم باید هویت مستقل پیدا کنیم و از تقلید بپرهیزیم. به عنوان مثال انیمیشن شکرستان توانست با ایجاد سبک جدید، در بین مردم جا بیفتد و این ارزشمند است.
برای مشاهده مصاحبه کارگردان «ناسور» آقای کیانوش دالوند با سایت کرب وبلا، به اینجا مراجعه کنید.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.