همراهانبه دو نوع تقسیم میشوند.
بعضی همراهها باری به هر جهت و از روی اجبار هستند؛ پس سهمی از قلب محبوب ندارند؛ اما بعضی همراهها خودشان را سپر هر بلایی میکنند، در مقابل تمام سختیها میایستند، نیش و کنایهی مردم را میشنوند و دم برنمیآورند و محبوب را با تمام وجود حمایت میکنند. اینان همان همراهانی هستند که قلب محبوب را تسخیر میکنند.
پس فقط همراه بودن کافی نیست. همراهی ارزشمند است که هر چه دارد را فدای محبوبش کند. حال اگر آن محبوب، برترین انسان و شایستهترین مخلوق خدا باشد؛ همراه او نیز مانند او برترین و شایستهترین همراه خواهد بود.
آن همراه پیامبر (ص) که هرچه داشته است را فدای محبوبش کرده شایستگی آن را دارد که خداوند بر او سلام بفرستد[1] و همهروزه بر فرشتگانش به داشتن چنین بندهای مباهات کند.[2] پس چگونه شایستهترین مخلوق، دوستدار همراهش و دوستدار دوستداران همراهش نباشد؟![3]
پس ای همراه باری به هر جهت و از روی اجبار! چگونه به شایستهترین همراه پیامبر جسارت میکنی؟ حالآنکه بارها از او شنیدهای که هیچکس برای من خدیجه (س) نمیشود![4]
مگر نمیدانی که خدیجه (س) برترین همسر پیامبر خداست و احدی را بر او پیشی نیست و خداوند نسل حبیبش را تنها از او بر روی زمین باقی گذاشته است.
خدیجه (س) برای او فاطمه آورده است حالآنکه شما محروم ماندید[5] و زمانی از رسول خدا حمایت کرد که شما و پدرانتان او را دروغگو میپنداشتید.[6]
هیچکس جز خدیجه کبری (س) نمیتواند مادر فاطمه زهرا (س) باشد و هیچکس جز فاطمه زهرا (س) نمیتواند مادر زینب کبری (س) باشد.
زینب نیز مانند مادر و مادربزرگش، همراه است.
همراه بودن و همهچیز را فدای محبوب کردن، میراث این خانواده است.
و خداوند اینگونه مقدر کرده است که هرکس فرزند خدیجه کبری (س) است باید تا آخرین لحظه محبوبش را همراهی کند... تا آخرین لحظه...
این متن اصلا شروع خوبی نداره. لحن شروعش لحن مقاله های روزنامه ای، نه یک متن ادبی.