در یک نگاه

«ذهبی» دودمان آن حضرت را این‌گونه می‏نویسد: علی فرزند حسین فرزند علی بن ابی‌طالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم فرزند عبد مناف است.1

کنیه ایشان ابوالحسن، ابوالحسن، ابو محمّد و ابوعبدالله است.2

لقب ایشان زین‌العابدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قریشی، علی‌اکبر3 و برخی ایشان را علی‌اصغر4 دانسته ‏اند.

به ایشان «ابن الخیرتین» نیز می‏گویند، به خاطر این که پیغمبر فرمود: خداوند متعال از میان بندگان خود، دو گروه را برگزیده است؛ از میان عرب، قریش و از عجم، فارس را برگزید.5 پدر بزرگوار امام سجاد از قریش و مادر ایشان از ایران است، لذا به ایشان فرزند دو خیر می‏‌گویند.

«ذوالثَّفنات» لقب دیگری است که به آن حضرت داده‏ اند. چرا که ایشان براثر عبادت و نماز بسیار، جایگاه‌های سجده‌اش همانند زانوی شتر پینه بسته بود.6

پدر بزرگوارش حسین بن علی و مادرش دختر یزدگرد سوم است. در نام مادرش اختلاف است برخی ایشان را سلاّفه، سلاّمه، غزاله و شاه زنان نامیده ‏اند.7

آن حضرت در سال 38 هجری در مدینه به دنیا آمد و در دوران خلافت ولید بن عبدالملک به شهادت رسیده و بدن مطهّرش در قبرستان بقیع کنار قبر عموی گرامی‏ اش امام حسن مجتبی به خاک سپرده شد.8 در سال شهادت وی میان مورّخان اختلاف است؛ برخی سال شهادت را 929، 9310، 9411، 9512، 9913 و 10014 هجری می‏دانند.

سالی که امام در آن رحلت نمود را سال «سَنَهُ الفقهاء» نامیدند به دلیل این که در این سال بسیاری از فقهای مدینه رحلت کردند.15

جایگاه علمی و حدیثی ایشان نزد اهل سنت بدین صورت است که تمام صحاح ششگانه (صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع الصحیح ترمذی، سنن ابو داود، سنن نسائی، سنن ابن ماجه) و مسانید اهل تسنّن از ایشان حدیث نقل کرده ‏اند.

امام سجاد از لحاظ طبقه رجال حدیث، از تابعین بوده16 و از طبقه دوم17 است ولی برخی ایشان را از طبقه سوم می‏دانند.18

جایگاه علمی و حدیثی ایشان نزد اهل سنت بدین صورت است که تمام صحاح ششگانه (صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع الصحیح ترمذی، سنن ابو داود، سنن نسائی، سنن ابن ماجه) و مسانید اهل تسنّن از ایشان حدیث نقل کرده ‏اند. بخاری در کتاب خود در ابواب تهجّد، نماز جمعه، حج و بعضی از مسائل تاریخی19 و مُسلم نیز در کتاب خود در مباحث صوم، حج و فرایض، فِتَن، ادب و سایر مسائل تاریخی از امام سجاد (ع) حدیث نقل کرده‏ اند.20

ذهبی می‏نویسد: ایشان از بسیاری از بزرگان حدیث نقل کرده است: از پیامبر و امام علی بن ابی‌طالب به‌صورت مرسل، از حسن بن علی، حسین بن علی (پدرش)، عبدالله بن عباس، صفیّه (امّ ‏المؤمنین)، عایشه، ابو رافع؛ و متقابلاً افرادی چون: محمّد بن علی (امام باقر)، زید بن علی، ابوحمزه ثمالی، یحیی بن سعید، ابن شهاب زهری، زید بن اسلم و ابوالزناد از وی حدیث نقل کرده‏ است .

 

گوشه ‏ای از فضایل و احوالات

احترام به مادر

ابن خلّکان می‏نویسد: با این که مادر وی کنیز بوده، زین‌العابدین بسیار به ایشان محبت و نیکی می‏کرد تا آنجا که به ایشان گفتند: تو برترین مردمی هستی که به مادرت نیکی می‏کنی ولی چرا با وی سر یک سفره نمی‏نشینی؟ وی در پاسخ گفت: «از آن می‏هراسم که لقمه ‏ای را برداشته و مادرم به آن نظر داشته باشد.»21

عبادت وی

مالک بن انس می‏گوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می‏خواند تا این که از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین ‏العابدین» می‏گویند.22

ابن عبد ربّه می‏نویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز می‏شد، لرزه عجیبی وجودش را فرا می‏گرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا می‏دانید که من در برابر چه کسی می‏خواهم بایستم و در برابر چه کسی می‏خواهم مناجات کنم؟!»23

ابی نوح انصاری می‏گوید: روزی منزل علی بن حسین در حالی که وی در حال سجده بود، آتش گرفت؛ مردم به وی می‏گفتند: یا بن رسول اللّه! آتش. ولی ایشان سر از سجده برنداشت تا آتش را خاموش کردند. به وی گفتند: چرا خود را نجات ندادی؟ فرمود: «آتش جهنّم مرا از این کار بازداشت.»24

ابن سعد می‏نویسد: هنگام وضو گرفتن رنگ چهره‏ اش زرد می‏شد. علت امر از ایشان سؤال شد، فرمود: «آیا می‏دانید در برابر چه کسی می‏خواهم بایستم؟!»25

مالک بن انس می‏گوید: هنگامی که علی بن حسین احرام می‏بست، لبیک اللّهمّ لبیک را قرائت کرد و در همان لحظه، بی‌هوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.26

زید بن اسلم می‏گوید: یکی از دعاهای علی بن حسین این است که: «خداوندا! مرا به خودم وامگذار و مرا به خلق خود وامگذار که ذلیلم می‏کنند.»27

کمک به فقرا

امام باقر (ع) می‏فرماید: پدرم دومرتبه اموالش را در راه خدا داد و می‏فرمود: «خداوند، مؤمن گنه کارِ پشیمان را دوست دارد.»28

محمد بن اسحاق می‏گوید: مردم مدینه زندگی می‏کردند و نمی‏دانستند معاش آن‌ها از کجا تأمین می‏شود؛ اما با رحلت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.29

شیبه بن نعامه می‏گوید: بعد از وفات علی بن حسین فهمیده شد 100 خانوار را در مدینه اداره می‏کرد.30 با این حال، امام سجاد (ع) یک درهم نیز از بیت‌المال برای خود استفاده نمی‏کرد.31

عمر بن ثابت می‏گوید: هنگامی که علی بن حسین رحلت کرد، روی کمر آن حضرت پینه‏ های زیادی براثر حمل غذا برای فقرا دیده شد.32

حلم و کرم

عبدالرزاق می‏گوید: کنیز علی بن حسین در هنگام شستن دست امام، ناگهان ظرف آب از دستش به‌صورت حضرت افتاد. امام با حالت ناراحتی به کنیز نگاه کرد، کنیز گفت: خداوند متعال می‏فرماید: «والکاظمین الغیظ» امام فرمود: خشم خود را فرو بردم. کنیز در ادامه گفت: «والعافین عن النّاس» امام فرمود: خداوند تو را ببخشد. کنیز در ادامه گفت: «واللّه یحبّ المحسنین» امام فرمود: برو تو آزاد هستی.33

نتیجه

آنچه از میان اقوال و نظرات گوناگون اهل تسنّن پیرامون امام سجاد (ع) مطرح شده، ایشان یکی از شخصیت‏های بی‏نظیر و برجسته فقهی، اخلاقی در دوران خویش بوده که این نکته در کلام شمس ‏الدّین ذهبی کاملاً مشهود است. وی امام را به خاطر جایگاه والای علمی، اخلاقی، تدبیر و دوراندیشی، مستحق امامت و زعامت امر مسلمین می‏داند: «و کان له جلاله عجیبه و حُقّ له واللّه ذلک فقد کان اهلاً للامامه العظمی لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و کمال عقله.»