اصل و نسب
نام کامل وی قیس بن مسهر بن خلید بن جندب بن منقذ بن جسر بن نکره بن صیداء است.[1] قبیله قیس به بنی صیدا معروف بودند، بنی صیداء طایفهای از بنی اسد به شمار میآمد،[2] بدین جهت در بعضی از منابع، وی جزء شهدای بنی اسد به شمار آمده است.[3] ازآنجا که نام یکی از اجداد او نکره است وی را قیس بن مسهر نکری نیز گفتهاند.[4]
در بعضی از گزارشها وی را مردی شریف، شجاع و مخلص خاندان رسول صلیاللهعلیهوآله معرفی کردهاند. کمیت اسدی در شعری وی را شیخ بنی صیداء دانسته است.[5]
نامهرسانی
اصلیترین نقش قیس در جریان حادثه کربلا را میتوان نامهرسانی وی عنوان کرد. نامههایی که قیس در این جریان رد و بدل کرده است عبارتند از:
رساندن نامه کوفیان به امام حسین علیهالسلام در مکه[6]
رساندن نامه مسلم از بین راه به امام حسین (ع)
برگرداندن جواب امام (ع) به مسلم
همراهی با مسلم در سفر و رساندن نامه مسلم به امام حسین (ع) در جریان بیعت کوفیان[7]
همراهی با امام حسین (ع) و رساندن نامه امام حسین (ع) از حاجز به کوفیان.[8]
نامه کوفیان به امام حسین (ع)
تعدادی از نامههای اهالی کوفه در روز دهم ماه مبارک رمضان توسط عبدالله بن سبع همدانی و عبدالله بن وال تیمی به امام حسین(ع) رسید،[9] دو روز بعد، قیس بن مسهر و عبدالرحمن بن عبدالله بن کدن ارحبی و عماره بن عبید سلولی تعداد 150 نامۀ دیگر از سوی کوفیان به امام رساندند.[10]
از اینجا مشخص میشود که قیس ساکن کوفه بوده است و برای رساندن نامه کوفیان به امام عازم مکه شده است.
رساندن نامههای مسلم
قیس پس از سه روز استراحت، روز پانزدهم ماه رمضان به دستور امام و جهت همراهی با مسلم بن عقیل از مکه به سوی کوفه خارج شد.[11] آنان ابتدا به مدینه رفتند تا مسلم با آشنایان خود خداحافظی کند.[12] در این سفر دو راهبلد نیز همراه آنان بودند، آن دو در بین راه به علت تشنگی شدید، از دنیا رفتند.[13]
نامه اول مسلم (ع)
مسلم از بین راه مکانی به نام تنگه خبیب نامهای به امام حسین (ع) نوشت، این نامه را قیس به امام رساند، وی جواب نامه امام (ع) را نیز به مسلم برگرداند.[14]
ادامه مسیر
قیس همراه مسلم به مسیر ادامه داد افرادی چون عماره بن عبید سلولی و عبدالرحمن عبد اللّه بن کدن ارحبی نیز همراه آنان بودند.[15]
از گزارشها چنین به دست میآید که قیس در تمام مسیر مکه تا کوفه همراه مسلم بوده و با مسلم به خانه مختار وارد شد.[16]
جمعآوری نیرو
قیس از کوفه به قبیله خود یعنی بنی اسد رفت و آنان را از آمدن مسلم به کوفه با خبر کرد. حبیب بن مظاهر که از این قبیله بود برای ملاقات با مسلم به خانه مختار آمد.[17]
نامه دوم مسلم: پس از بیعت کوفیان با مسلم، وی نامهای به امام نوشت و بیعت کوفیان را به اطلاع ایشان رساند، این نامه را عابس بن ابی شبیب شاکری و قیس بن مسهر صیداوی به امام رساندند.[18] در بعضی از منابع نام شوذب نیز دیده میشود.
سرانجام آخرین نامهرسانی
امام حسین(ع)، قیس را از وادی حاجز روانه کوفه کرد، وی در این سفر، جواب امام به نامه مسلم را به همراه داشت.[19] البته بعضی از گزارشها گویای آن است که این نامه از کربلا به کوفه فرستاده شد.[20] ولی به هرحال پس از شهادت مسلم این نامه ارسالشده است.[21]
دستگیری
هنگامیکه قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر[22] یا حصین بن تمیم[23] او را دستگیر نمود. وی قبل از دستگیری نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد.[24] حُصَین، قیس را پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد[25] تا ابن زیاد درباره او تصمیمگیری کند.
مناظره با ابن زیاد
پس از آنکه قیس را نزد ابن زیاد به دارالاماره بردند مناظرهای بین آن دو صورت گرفت.
ابن زیاد گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «مردیام از شیعیان علی(ع) و پسرش»
گفت: «چرا نامه را پاره کردی؟»
گفت: «برای آنکه تو ندانی در آنچه نوشته است.»
گفت: «از جانب که بود و سوی که نوشته بود؟»
گفت: «از جانب امام حسین (ع) به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را نمیدانم.»
ابن زیاد خشمگین شد و گفت: «به خدا از من جدا نشوی تا نام آنان را به من بگویی یا بالای منبر بروی و حسین بن علی و پدرش و برادرش را لعن کنی وگرنه تو را قطعه قطعه میکنم.»
قیس گفت: «نام آن گروه را نمیگویم اما لعن را میکنم.»[26]
لعن بنیامیه
به دستور ابن زیاد قیس به بالای منبر رفت تا علی (ع) و دو فرزندش را لعن کند. وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفت و ستایش کرد. سپس درود بر پیامبر (ص) فرستاد و علی و حسن و حسین (ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. وی در ادامه عبیدالله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنیامیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد آنگاه گفت:
«ای مردم، من فرستاده حسین به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید.»[27]
به دستور ابن زیاد قیس به بالای منبر رفت تا علی (ع) و دو فرزندش را لعن کند. وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفت و ستایش کرد. سپس درود بر پیامبر (ص) فرستاد و علی و حسن و حسین (ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. وی در ادامه عبیدالله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنیامیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد
نحوه شهادت
پس از افشاگریهای قیس، ابن زیاد دستور داد او را از بالای بام قصر پایین انداخته و به شهادت رساندند.[28] سپس ابن زیاد دستور داد بدن وی را قطعه قطعه کردند.[29]
در گزارش شیخ مفید آمده که او را دستبسته به زمین افکندند استخوآنهایش شکست و هنوز رمقی مانده بود که مردی به نام عبدالملک بن عمیر لخمی، سر وی را برید. حاضران وی را نکوهش کردند که چرا چنین کردی؟ در جواب گفت: «میخواستم راحتش کنم.»[30] البته در بعضی از منابع همین داستان برای عبدالله بن یقطر نیز ذکر شده است.[31]
تاریخ شهادت
زمان دقیق شهادت قیس مشخص نیست، در بعضی از گزارشها آمده است که خبر شهادت وی در عذیب الهجانات به امام حسین (ع) رسید، بدین ترتیب قبل از رسیدن امام به کربلا به شهادت رسیده است.[32] اما طبق گزارشی که وی نامه امام را از کربلا به سوی کوفه میبرده، وی در فاصله دوم محرم تا عاشورا به شهادت رسیده است.
بههرحال آنچه قطعی است، قیس بعد از شهادت مسلم عازم کوفه شد، لذا شهادت وی بعد از روز عرفه هست.
عکسالعمل امام حسین(ع)
هنگامیکه خبر شهادت قیس توسط طرماح بن عدی به امام رسید[33] اشک در چشمانش جاری شد و فرمود:
««رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا؛ برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در انتظار (شهادت) هستند و هرگز (عقیده خود را) تغییر ندادهاند.»[34]
بار خدایا، برای ما و آنها بهشت مقرر فرما و میان ما و آنها در قرارگاه رحمتت و ذخیرهگاه نهان ثوابت فراهم آور.»[35]
در بعضی منابع آمده مجمع بن عبدالله عائدی خبر شهادت قیس را به امام رساند.[36]
قیس در زیارت ناحیه مقدسه
در فرازهایی از زیارت ناحیه مقدسه به یکایک شهدای کربلا سلام داده میشود، در این قسمت نام قیس هم آمده و گفتهشده:
السلام علی قیس بن مسهر الصیداوی[37]
نامه رسان عبدالله یا قیس؟
در بسیاری از منابع شهادت عبدالله بن یقطر و قیس بن مسهر شبیه به هم گزارش شده است به گونهای که یک داستان برای هر دوی آنان مو به مو نقل شده است. با دقت در منابع به دست میآید که فرقهایی بین جریان نامهرسانی این دو وجود دارد.
بررسی تفاوتها
امام ابتدا عبدالله بن یقطر را با نامهای به کوفه فرستاد و وی از مسیری عازم کوفه شد. دوباره نامهای به قیس بن مسهر داد اما وی را از مسیر دیگری به کوفه فرستاد. ولی هر دو گرفتار نیروهای ابن زیاد شدند و به شهادت رسیدند.[38] البته نحوه شهادت آنان شبیه به هم بوده است.[39]
عبدالله بن یقطر را از منطقهای به نام حاجز اعزام نمود و در منطقهای به نام زباله خبر شهادتش را شنید.[40]
قیس بن مسهر را از مکانی به نام بیضه به کوفه فرستاد و در منطقهای به نام عذیب خبر شهادت وی را به امام رساندند.[41]