یزید پسر معاویه (زاده 25 ه.ق / 645 م درگذشته 64 ه.ق / 683 م در دمشق) دومین خلیفه دودمان اموی بود.

یزید در سال 60 قمری، پس از مرگ پدرش به قدرت رسید و در مدت چهار سال حکومت بر سرزمین‌های اسلامی جنگ‌های خونباری را با مخالفین خود ترتیب داد.

 

سیرهٔ اخلاقی یزید

سیره یزید و روش زندگی او، با تمام خلفای پیش از او حتی معاویه فرق داشت. او در حفظ شریعت اعتنایی نداشت و وحی را انکار می‌کرد. مردی عشرت‌جوی و شراب‌خوار بود که به فسق شهرت داشت. او سیاست و ذکاوت پدرش را نداشت، و کارهای حکومت را سبک می‌گرفت. وقوع سه رویداد در سه سال خلافت او، به شهادت رساندن حسین بن علی (ع) و یارانش، واقعه حره، و جنگ با عبدالله بن زبیر موجب نفرت بسیاری از مسلمین از او شد و بسیاری از علما و خطباء، در عالم شیعه و اهل سنت، لعن او را جایز شمردند.

 

نظرات اهل سنت

الیافعی: «و آن‌کس که امر به قتل حسین بن علی رضی‌الله‌عنه کرد و آن‌کس که او را به قتل رساند و آن‌کس که آن را حلال دانست و راه را برای قتل حسین بن علی فراهم داشت همه این‌ها کافر هستند و مستحق لعن.[1]»

التفتازانی (شرح عقاید النفسیه): «حق این است که یزید به قتل حسین رضایت داد و او را چنین بشارت دادند و به اهل‌بیت رسول اهانت کرد. پس لعنت خدا بر وی و بر یاران و همراهان اوست.»

الذهبی (المصدر): «یزید ناصبی غلیظ و تندخویی بود که اخلاق سگان را داشت و مسکر می‌نوشید و از هیچ معصیت و منکری روی‌گردان نبود. دولتش به قتل حسین آغاز گشت و به ویرانی کعبه تمام یافت. »

ابن کثیر: «به راستی یزید پیشوایی فاسق و کافر و شایسته لعن بود.[2] »

المسعودی: «و یزید مردی ستمگر و ظالم و فاسق بود و مسئول در قتل نواده رسول خدا صلی الله علیه و سلم و اصحاب او رضی‌الله‌عنهم است. او آشکارا شراب می‌نوشید و با سگان می‌نشست. اخلاقش اخلاق فرعون بود. جز این که فرعون در امر رعیت مدارا بیشتر می‌نمود تا وی و انصاف بیشتر داشت و تدبیر بیشتر.[3] »

علمای بسیار دیگر از جمله سبط بن الجوزی، القاضی ابویعلی، جلال‌الدین سیوطی، ابن حزم، شوکانی، جاحظ، شیخ محمد عبده و القرضاوی، امام احمد بن حنبل همه یزید را کافر و فاسق دانسته و رای به جواز لعن یزید داده‌اند.

 

مرگ

یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع‌الاول سال 64 قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پاره‌سنگی که از منجنیقی پرتاب شده ‌بود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماری‌ای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید.

 

همچنین مطالعه کنید: آیا لعن یزید جایز است؟