فرانسیسکو گابریلی استاد دانشگاه و محقق معاصر گفته است : انعقاد مجالس سوگواری برای امام حسین (ع) از سوی شیعیان در قرن چهارم هجری عمومی و همگانی گردید و در این ایام بهگونهای مذهب شیعه رواج پیدا کرد که به آفریقای شرقی هم رسید و ایرانیان در سومالی، کنیا و تانزانیا به ساخت بناهای مقدّس و نیز متداول نمودن شعائر مذهبی مبادرت نمودند امروزه آثار شیعیان در شهرهای آفریقای شرقی بهخوبی قابل مشاهده است.[1]
ابن بطوطه از «سلطان کلوا» سخن میگوید که در آن ایام «ابوالمظفر حسن» بود که به دلیل بذل و بخشش به ابوالمواهب شهرت یافت، این سلطان در سرزمین زنگبار به جنگ با کفار میرفت و غنیمتهایی را که به دست میآورد طبق فرموده قرآن عمل میکرد و سهم ذوی القربی را در خزانهای ویژه قرار میداد و چون سادات نزد او میرفتند به آنان تحویل میداد. سلطان کلوا مردی فروتن بود و با فقرا مینشست و با آنان غذا میخورد و مردمان متدین و شریف را احترام مینمود.[2] کلوه جزیره کوچکی است که در کنار آفریقای شرقی برابر تانگانیکای فعلی قرار دارد. اساس مراسم محرم در «نایروبی» مرکز کنیا، شهادت امام حسین و خاندان عترت است، در کنیا برای هر دوازده روز اول محرم بهجز اولین روز که آغاز سال است شیعیان با لباس سیاه رهسپار مجالس عزاداری میشوند و در سالنی که با پردههایی سیاهپوشیده شده اجتماع مینمایند و به سخنرانی واعظین درباره حادثه کربلا گوش میدهند و به محض آنکه راوی شروع به ذکر مصیبت میکند، مردم حاضر در مجلس به گریه و ندبه میپردازند. آنگاه عزاداران اعم از زن و مرد به حرکت درمیآیند و هنگامی که ذکر مصائب اوج گرفت دستههای سوگوار از جای خود بر میخیزند و به ماتم میپردازند و بر سر و سینه میزنند، جمعی هم بر شانههای خود زنجیر میکوبند و فریاد یا حسین سر میدهند. روز عاشورا عزاداری اوج مییابد؛
در «نایروبی» در نیمه روز و در «مومباسا» عصرها مجالس عاشورا برگزار میگردد و مردم پس از گوش سپردن به سخنان روضه خوان یا حسین گویان و سینهزنان در خیابانها به راه میافتند و بنا بر رسمی کهن به بخش قدیمی شهر میروند در این مراسم تمام مردان خصوص جوانان حضور دارند امّا زنان در این سیر و حرکت دیده نمیشوند زیرا آنان برای خود مجالس زنانه باشکوه و جداگانه دارند. همه عزاداران سیاهپوش و پابرهنهاند در جلوی سوگواران، فردی که مدیریت جمعیت عزادار را عهدهدار است قرآنی را در حالی که در سینی قرار گرفته است با خود حمل میکند و به دنبالش دستهای که تابوت و بارگاه امام حسین (ع) را بر دوش دارند و بعد از آنان دستگاه صوتی و در پشت آنان، دستههای زنجیر زن حرکت میکنند. نیروهای انتظامی و امنیتی راهها و خیابانها را برای آنان باز نگاه میدارد و همه دستهها با نظم جالبی سازماندهی میشوند. اگرچه آگاهیهای مربوط به تاریخ عاشورا به زبان انگلیسی و سواحیلی منتشر میشود ولی اغلب نوحهها، مرثیهها و روضهخوانیها به زبان محلی سواحیلی است.
گزارش این مراسم از طریق جراید و رسانههای جمعی و گروهی به اطلاع همگان میرسد. در مومباسا پس از حرکت دستههای عزادار بلافاصله و در نایروبی پس از چند ساعت، شیعیان در «امام بارهها» جمع میشوند تا مجلس دیگری برپا دارند، در این برنامه حوادث تألم بار عاشورا و مصائب اهلبیت نبی اکرم (ص) توسط سخنرانان برای علاقهمندان بازگفته میشود. شیوههای عزاداری، مجالس وعظ و سخنرانی و چگونگی شکلگیری دستههای سینهزنی و وجود واژههایی چون عزادار، مجلس، ماتم، امام باره و چهلم بیانگر آن است که این مراسم از فرهنگ بومی ایرانیان تأثیر پذیرفته و یا ایرانیان به آنجا انتقال دادهاند. در سایر روزهای محرم با برپایی مجالس تعزیه، حادثه کربلا، اسارت اهلبیت امام حسین (ع)، حرکت دادن اسیران به همراه سربریده امام و شهیدان کربلا، سخنان افشاگرانه امام سجاد (ع) و زینب کبری (س) و بازگشت امام چهارم به نینوا برای دفن بدن مطهر پدر، به نمایش گذاشته میشود شیعیان کنیا پایان آخرین روز صفر را که به عقیده آنان هنگام انتقام مختار و کشته شدگان قاتلان کربلاست، جشن میگیرند، طی این مراسم تمامی پارچههای سیاه برچیده میشود و لباس سیاه را از تن بیرون آورده و به شادمانی میپردازند.[3]
شیوههای عزاداری، مجالس وعظ و سخنرانی و چگونگی شکلگیری دستههای سینهزنی و وجود واژههایی چون عزادار، مجلس، ماتم، امام باره و چهلم بیانگر آن است
زنگبار از مناطقی است که بنا به نوشته «دائرهالمعارف چاپ لیدن» در سال 72 هجری اسلام را پذیرفت و موجب گسترش آن در منطقه شد، از برخی آثار برمیآید که تشیع در این سرزمین سابقهای هزارساله دارد، در زنگبار به تعداد چهارده معصوم، خانههای عزاداری تأسیس شد که برخی مانند «حسینیه الماتم» بیش از یکصدو چهل سال سابقه دارد. این اماکن عموماً وقفی هستند. منطقه «کیپوندا» در شهر سنگی زنگبار محله نسبتاً بزرگی است که در موقعیت خوبی واقع شده و غالباً در اختیار شیعیان است که برای حفظ هویت خود تلاش میکنند. به همین علت همهساله در روز اربعین اجتماع باشکوهی ترتیب میدهند و حتی اقوامی که به کشورهای دیگر رفتهاند در این ایام به زنگبار باز میگردند. آنان با سوگواری برای خامس آل عبا گمشده عاطفی خود را در کوچهها میجویند. در شب اربعین شیعیان بعد از اقامه نماز در حسینیههای حضرت عباس (ع) و الماتم جمع میشوند و روضهخوانی مینمایند، اواخر شب عزاداران حرکت میکنند و به تمام کوچههایی که در آنها حسینیه و ماتمسرا وجود دارد سر میزنند و در آن اماکن عزاداری را ادامه میدهند این مراسم تا دو بعد از نیمهشب ادامه مییابد. سپس در حیاط مساجد به عزاداری و زنجیرزنی میپردازند و شام صرف میکنند. مراسم روز اربعین از ساعت ده ونیم صبح آغاز میگردد، ایمان مذهبی و ارادت به امام حسین (ع) موجب شد که هر کس بهتناسب و فراخور توانایی مالی امکاناتی را برای عزاداری فراهم آورد، برخی بلیط هواپیما برای مسافران تهیه میکنند، عدهای خانههای خود را در اختیار میهمانان قرار میدهند و بعضی دیگر شیعیان را اطعام میکنند، آنان از روز هفدهم تا بیست و یکم محرم به عزاداران غذا میدهند که هزینه قابل توجهی دارد.[4]
«بوروندی» در کناره شرقی دریاچه تانگانیکا قرار دارد و با تانزانیا همسایه است، تاریخ ورود تشیع به این سرزمین مربوط به زمان مهاجرت تجار هند و پاکستانی است که بعد از جنگ جهانی اول در «بوروندی» استقرار یافتند. شیعیان در مساجد و دیگر مکانهای مذهبی مراسم خود را برگزار میکنند. یکی از این برنامه، عزاداریهای عاشورا است که با فرا رسیدن ماه محرم باشکوه فراوان انجام میدهند.[5]
کشور «سنگال» در غرب آفریقا بین «موریتانی»، مالی، گینه و «گینه بیسائو» قرار دارد، 95% مردم این سرزمین مسلمان هستند که درصدی از آن شیعه هستند که نیمی از آنها سنگالی و نیم دیگر از تبار لبنانیها هستند، قدیمیترین فرقه اسلامی سنگال تیجانیه اند که بیشترین پیروان را دارد، این فرقه و قادریه بعضاً خود را به اهلبیت منتسب میدارند و با فرا رسیدن عاشورا، درزمینهٔ قیام کربلا مراسم دارند و غالباً از طریق سخنرانی مردم را از مصائب کربلا آگاه میسازند. مراسم محرم سنگال آمیخته با آداب و رسوم بومی و با خرافات عجین گشته است. شب عاشورا مردم این سرزمین غذایی به نام «کوس کوس» که ریشه در سنتهای عربی دارد، تهیه میکنند، برخی عقیده دارند بعد از خوردن غذا باید بشقاب آن را بر سر نهاد؛ آنان بر این باورند که علت خونرنگ خورشید، ماجرای شهادت امام حسین (ع) است. مسلمانانی که به این رسوم سنتی پای بندی ندارند روز عاشورا به عبادت میپردازند، هزار بار «قل هو اللّه احد و استغفرالله» میخوانند و صلوات میفرستند. مرثیه خوانی در بین فرق قادریه و تیجانیه تا حدودی رواج دارد و واقعه عاشورا را از طریق نوارهای صوتی برای مردم تشریح مینمایند.
روز عاشورا در سنگال تعطیل رسمی است گاهی پیش میآید که هر فرقهای به مناسبت عاشورا روزی را تعطیل میکند. شیعیان در مراسم محرم میکوشند چهره واقعی کربلا را به اهالی بومی سنگال معرفی کنند و تحریفاتی را که در این مورد صورت گرفته از حقایق مسلم تفکیک نمایند، این برنامهها در محلات گوناگون به اجرا درمیآید. لبنانیهای مقیم سنگال در منزل فرد خیری اجتماع میکنند و طی مراسمی یک نفر سخنرانی نموده و مدّاحی به مرثیه خوانی میپردازد ولی سینهزنی انجام نمیگیرد و در پایان از حاضران با دادن ناهار پذیرایی میشود در سنگال حسینیه، تکیه، یا فاطمیه وجود ندارد و مراسم محرم در مساجد انجام میگیرد. سفارت جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر در ظهر عاشورا در «داکار» مرکز سنگال مراسمی برگزار مینماید که بعد از سخنرانی امام مسجد شیعی آنکه یک روحانی سنگالی است، زیارت عاشورا خوانده میشود و سپس سینهزنی انجام میگیرد، برادران شیعه که در این مراسم شرکت مینمایند با سینهزنی آشنا شده و حتی برخی نوحهها را به زبان محلی ترجمه کرده و خود اقدام به سینهزنی میکنند، خاطرنشان میگردد در سنگال سینهزنی رسم نشده و مردم با آن مأنوس نمیباشند و آنها که کم و بیش در خصوص آن اطلاعاتی دارند نسبت به برگزاری آن توجیه نمیباشند.[6]
کشور دیگری که در ساحل غربی آفریقا قرار دارد «سیرالئون» هست که در همسایگی «گینه» و «لیبریا» واقع است و 75% سکنه 5/4 میلیونی آن مسلمان هستند، ساخت اجتماعی آن قبیلهای است و سنتهای بومی مخلوط به خرافات و برنامههای افسانهای در آن بسیار رواج دارد. بهرغم وجود شیعیان در سیرالئون که منشأ لبنانی دارند تا قبل از افتتاح سفارت جمهوری اسلامی ایران در سال 1361 ه.ش، مسلمانان سیرالئون از عاشورا اطلاعاتی نداشتند و حتی برخی از آنان از بدعت بنیامیه تأثیر پذیرفته و روز اوّل محرم را جشن میگرفتند امّا با فعالیتهای ارشادی، تبلیغاتی و فرهنگی و آموزش جمهوری اسلامی ایران و نیز برگزاری سمینار، انتشار مقاله و کتاب به تدریج مسلمانان این کشور با واقعه کربلا آشنا شدند و علاقهمند دریافت آگاهی افزونتر دراینباره گردیدند. اهالی مسلمان این سرزمین پس از این اطلاعاتی که کسب کردهاند با شنیدن مصائب امام حسین (ع) متأثر گردیده و از گونههای خود اشک جاری میکنند. تجار لبنانی مقیم سیرالئون در حسینیه مرکزی «فری تاون» مراسم عزاداری محرم را برگزار مینمایند که طی آن روحانیان لبنانی و مبلغان ایرانی سخنرانی میکنند. در انستیتوی بینالمللی علوم اسلامی تحت سرپرستی سازمان مدارس و حوزههای علمیه خارج از کشور و نیز سالن اجتماعات رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران همهساله مراسم عزاداری انجام میپذیرد. در شهرهایی چون «بو» و کنیما عدهای از مبلّغان حوزه علمیه قم مشغول فعالیت فرهنگی و ارشادی هستند و به مناسبت دهه محرم اقدام به مراسمی باشکوه مینمایند.[7]
پیروان فرقه رفاعیه، از مشهورترین طوایف اهل عرفان، در «بالکان» که در شهرهای پریزرن و اوراخوواتس در ایالت کوزوو، تمرکز بیشتری دارند، همهساله از آغاز تا دهم محرم با نصب پارچههای سیاه رنگ در تکیههای ویژه خود، مراسم عزاداری برپا میکنند و در طول محرم علاوه بر امساک از غذا خوردن، شبها بعد از اقامه نماز جماعت تا پاسی از شب رفته به نوحه خوانی و ماتمسرایی و بیان حوادث کربلا میپردازند. در روز عاشورا، سوگواران طبق آدابی ویژه، اطعام میشوند. اقامه عزاداری در دهه اول محرم بین افراد این فرقه به مراسم ماتم مشهور است بر پیروان آن واجب هست علت تأکید بر نوحه خوانی و اهمیت خاص بر برپایی چنین مراسمی اگرچه ارادت به خاندان عترت است اما جهتی دیگر هم دارد و آن این است که مؤسس این فرقه که از حکما و علمای قرن دوازدهم هجری هست یعنی سید احمد رفاعی بر اساس شجره نامهای نسب به امام حسین (ع) میبرد، افراد این فرقه در سال 1281 ه.ق به کوزوو آمدهاند.[8]
آلبانی تبارها یکی از اقوام شبهجزیره بالکان هستند که عمدتاً در «آلبانی» و «کوزوو» زندگی میکنند با فرا رسیدن ماه محرم انبوهی از شیعیان آلبانیایی با برگزاری مراسم سوگواری سالار شهیدان به سوگ مینشینند. آبادی «نسالسه» با سکنهای در حدود دو هزار نفر در شش کیلومتری شهر «بویانواتس» واقع در جنوب شرقی «کوزوو» قرار دارد، اهالی این منطقه که «شیعه جعفری» هستند مراسم عاشورا را بهطور چشمگیری برگزار میکنند و برای این منظور در تنها تکیه این روستا گرد میآیند این تکیه قدمتی دویست ساله دارد و هفت متر مربع مساحت آن است و مردم از اطراف و اکناف برای دعا و ادای نذورات بدین مکان میآیند. روز عاشورا مردم طبق رسوم گذشته به همراه «شیخ آیت شعبان» که روحانی فاضل، خوش اخلاق و بانفوذ است و به اهلبیت ارادت دارد و کهن سالترین زن محل به زیارت قبور مدفونین در تکیه مزبور میروند زیرا در آنجا تعدادی از عرفای مورد احترام و دارای منزلت معنوی دفن هستند، آنان برای این در گذشتگان دعا میخوانند و در کنار هرکدام از قبور شمعی روشن میکنند. شیعیان در دهه نخست محرم جهت حفظ حرمت روز عاشورا از خوردن غذاهای خوشمزه و لذیذ و شیرینی خودداری میکنند و در تکیه بدون تکلف کنار هم مینشینند و به سخنان شیخ شعبان در فضیلت عاشورا و وقایع محرم گوش میدهند. سپس طبق سنت اسلامی برای صرف شام به گرد میزهای غذا مینشینند و به کمک یکی از اهالی دستهای خود را کنار میز شسته و دعاهای قبل از غذا توسط چند نفر خوانده میشود. آنگاه از طرف بزرگترها سه بار با آب و نمک افطار میکنند و شب هنگام با حلوا و فولیا (شام) پذیرایی به عمل میآید. در ادامه آشی به نام «عاشوره» که از پختن گندم و شیر به دست میآید در بین شرکت کنندگان توزیع میگردد. بعد از آن به اجرای اعمال و مراسم عاشورا میپردازند بدین ترتیب که همه شامل جوان و پیر و کوچک و بزرگ بهطور منظم گرد هم میآیند و اذکاری را زیر لب زمزمه میکنند. در بخشیهایی از برنامه افرادی در ضمن کوبیدن طبل اشعاری حاوی اوضاع عاشورای سال 61 هجری را میخوانند که در بین اشعار فریاد یا حسین سر میدهند این مراسم تا حوالی اذان صبح ادامه دارد و با خواندن دعای توسل به چهارده معصوم (ع) مراسم خاتمه مییابد. شایان ذکر است که هدایت این مجالس و مرثیه خوانیهای آن را جوانان تحصیل کرده و اشخاص دانشگاهی بر عهدهدارند و با بانوان به سهم خود در تهیه و تدارک این سنتهای عاشورایی شریکاند.[9]
بر فراز کوه تومور در شرق آلبانی مرقدی وجود دارد که اهالی اعتقاد دارند منسوب به حضرت علی (ع) و در بین مسلمانان این سرزمین از حرمت کم نظیری برخوردار است و همهساله مردم در ایام عاشورا برکنار این مکان مذهبی مراسمی را اجرا میکنند، مردم آلبانی در طول دهه محرم بهعنوان همدردی با لب تشنگان کربلا، آب نمینوشند، زینت آلات را از خود دور کرده و برای ذکر مصائب شهدای کربلا رهسپار تکایا میشوند و در این مسیر فریاد وا اماما! وا اماما سر میدهند. در این ده روز نه تنها به دلاوریهای شهیدان کربلا توجه دارند بلکه حوادث و فداکاریهای پیامبران و امامان را مطرح میکنند و هر شب به ذکر مناقب یک نفر از معصومین یا شهیدان اختصاص یافته است شب اول مناقب پیامبران بزرگی چون آدم، نوح، ابراهیم، یوسف، مسیح و موسی، شب دوم سجایا و مصائب رسول اکرم (ص) شب سوم مناقب و درد و رنجهای حضرت علی (ع) و چگونگی شهادت آن حضرت در راه عدالت، شب چهارم سیره امام حسن مجتبی (ع) و چگونگی شهادت مظلومانه آن امام، شب پنجم بررسی تاریخ زندگانی امام حسین (ع)، شب ششم هجرت امام حسین (ع) از مدینه به حجاز و سپس کربلا، شب هفتم مناقب و ذکر خصال سفیر امام حسین (ع) در کوفه یعنی مسلم بن عقیل، شب هشتم حرکت امام حسین به جانب کوفه، شب نهم رسیدن نامه مسلم به امام حسین (ع) و شب دهم که مختص وقایع روز عاشوراست. هر شب با پایان یافتن مراسم حلوای عاشورا که سالانه آماده میشود تهیه و در تکایا به عزاداران داده میشود. پس از پایان مراسم که با دعاها و اذکار و همراه حزن و اندوه خاتمه مییابد شرکت کنندگان به خوردن حلوای عاشورا میپردازند یکی از مشهورترین شاعران آلبانیایی که مصائب اهلبیت و خصوص عاشورا را سروده است «نعیم فراشری» نام دارد، سرودهای حماسی وی درباره کربلا در سال 1898 میلادی چاپ شد که حاوی ده هزار بیت شعر است. نعیم در این اشعار نوعی پیوند بین سرزمین خود و کربلا برقرار میکند و از مردمان این کشور میخواهد از حماسه کربلا برای دفاع از عقیده اسلامی و حفظ استقلال سرزمین الهام گیرند و شرافت و عزت خود را از این راه به دست آورند. واقعه کربلا بر ادبیات آلبانی تأثیر بسیار عمیقی گذاشته و تنی چند از شاعران برجسته این دیار ذوق شعری خویش را در خدمت ادبیات حماسی کربلا و در رثای امام حسین (ع) به کار گرفتهاند. کشور مقدونیه که در بالکان واقع است شهر مذهبی جالبی به نام «تترود» دارد که در آن مظاهر دینی بسیار غلبه دارد، تکایا و مساجد این شهر و نیز وجود محلاتی برای برگزاری مجالس سوگواری عاشورا از نفوذ فرهنگ تشیع در این سرزمین حکایت دارد.[10]
در مورد دیگر مناطق اروپا ,دکتر غلامعلی افروز نقل میکند: «در سفری که به همراه دوستان به یکی از کشورهای اروپایی داشتم، روز یکشنبه به کلیسایی که در آن حوالی بود، رفتم. وقتی مراسم دعا و موعظه به پایان رسید. کشیش جوانی شروع به خواندن مطالبی شبیه روضههای شیعیان کرد و حاضران هم مشغول سینه زدن شدند من از این رفتار شگفت زده شدم، زیرا رسم مذکور جزء مراسم شیعیان است. بعد از خاتمه عزاداری نزد آن کشیش رفتم و از چگونگی پیدایش این سوگواری پرسیدم، گفت: مدتها بود که احساس مینمودم مراسم کلیسا تکراری و بیروح گردیده است به همین دلیل به دنبال راهی برای ایجاد جذابیت در برنامههای کلیسا بودم تا اینکه به ایران رفتم و دو سال در تهران در روز عاشورا مراسم عزاداری عاشورا را از نزدیک دیدم در لبنان و سوریه هم شبیه آن را مشاهده کردم و از آنها برای حضرت عیسی (ع) الگو گیری نمودم. چند کلیسای دیگر نیز این روش را از ما تقلید کردند و جالب است بدانید که حضور جوانان در کلیساهایی که از این نوع عزاداری تأثیر پذیرفتهاند، چندین برابر شده است و نیز فساد در آن مناطق به گونه چشمگیری کاهش یافته است.»[11]
«یکی از تجار آفریقا به نام «محمد شریف دیوجی» که مرد دانشوری است، برنامهاش این هست که هرساله دهه عاشورا را بهطور رایگان برای مراسم عزاداری به یکی از نواحی آفریقا میرود. او برایم نقل کرد. در برخی نقاط که میرفتم چون واعظ نداشتند، آمادگی خود را برای خطابه اعلام نمودم، اهل یکی از آبادیها از این بابت خوشحال شد، امّا وقت نماز که رسید هرچه گوش دادم، صدای اذان را نشنیدم، بعد در خانهای که سیاهپوش شده و از جمعیت زیادی برای عزاداری موج میزد وارد شدم و به یکی از افراد مجلس گفتم چرا در محل شما صدای اذان شنیده نمیشود، جواب داد: ما با آن آشنایی نداریم، گفتم مگر شما مسلمان نیستید، جواب داد: اسلام دیگر چه مذهبی است، با شگفتی پرسیدم: پس چه آیینی دارید، گفت: بودائی هستیم. گفتم: پس چرا برای امام حسین (ع) عزاداری میکنید، پاسخ داد: در این شیوه ما از گذشتگان پیروی میکنیم، آنها با وجود آنکه بودائی مذهب بودند برای این شهید عزاداری میکردند. بالای منبر رفتم و گفتم ای مردم، چگونه است که حسین بن علی (ع) به سرزمین شما آمده است اما جد، پدر و دینش به محل شما نیامده است، بیایید آن حضرت را واسطه قرار دهیم تا دین او هم بیاید. از آن روز مشغول بیان احکام اسلام شدم و مبانی آن را معرفی کردم، هنوز دهه محرم تمام نشده بود که همه اهل آن آبادی اعم از کوچک و بزرگ مسلمان و شیعه شدند.»[12]
بنابراین عاشورا و عزاداری نه تنها در بین شیعیان، بلکه در میان افراد دیگر رواج دارد. مسلمانان شیعه آلمان که در فرانکفورت، مونیخ، آخن، هانوی و هامبورگ اقامت دارند، در خصوص اجرای مراسم سوگواری اهتمام میورزند و اغلب سینهزنی انجام میشود، در زیرزمین مرکز اسلامی هامبورگ (این مرکز توسط آیت اللّه بروجردی بنا شده است) هرساله در دهه محرم مسلمانان پاکستانی با شمایل و شبیه سازی عزاداری میکنند که غالباً سنتی است.
«دکتر حجت اللّه ایوبی میگوید در سال 1372 ه.ش که برای تحصیل به فرانسه رفته بودم، تصمیم گرفتم در ایام عاشورا، عازم شهر لیون شوم، در آنجا با یکی از دوستان که دانشجوی دکترای فلسفه بود، ملاقات کردم، او دلیل سوگ و ماتم را پرسید و من از مصائب کربلا برایش سخن گفتم، دانشجوی فرانسوی گفت: با وجود اینکه اعتقادی به این مسائل ندارم مایلم این قبیل مراسم را از نزدیک مشاهده کنم و درباره آنها قضاوتی داشته باشم. از فرصت پیش آمده بهره گرفتم و نشانی مسجد ژیور را به او دادم با این شرط که بعد از شرکت در مراسم، احساس خودش را برایم از طریق پست الکترونیک بازگو کند. فردای آن روز با دوستم برای شرکت در مجالس عاشورای حسینی به مسجد ژیور رفتیم و در آنجا جوانی فرانسوی، به زبان فرانسه مقتلی سوزناک خواند و صدای ناله و حزن حاضران مسجد را معطر ساخت پس از پایان روضهخوانی، مراسم سینهزنی آغاز گردید. جوانان فرانسوی با حرارتی زایدالوصف با هم دم میگرفتند بر سینه میزدند. بعد از خاتمه مراسم به سنت آتین آمدیم، فردای آن روز، ناخودآگاه به یاد ماجرای لیون افتادم، به سراغ رایانه رفتم و پیام دانشجوی فرانسوی را مشاهده کردم، او به قول خود عمل کرده و احساسات خود را به زیبایی خاص بیان کرده بود: دوست گرامی، به مسجد آمدم، چون سنگریزهای در شن زاری بیکران برای اولین بار در عمرم در سوگ کشتهای گریستم امّا کشتهای که با وجود بیش از هزار سال هنوز زنده است. در شجاعت و مظلومیت او گریستم و وی را تحسین کردم، دیشب را با حالی توأم با شور و هیجان خوابیدم من این ویژگی را مدیون تو هستم.»[13]
در انگلستان حسینیهای به نام امام حسین (ع) زیر نظر یکی از سادات احداث شده است که در آن عزاداران ایرانی، عربی و انگلیسی به عزاداری میپردازند. همهساله هم زمان با عاشورای حسینی مسلمانان مقیم انگلیس همراه با دیگر عاشقان اهلبیت (ع) در قالب دستههای سینهزنی مشغول سوگواری میشوند. در شهر لندن مرکز حکومت این کشور اروپایی عاشقان سالار شهیدان در قالب دستهای بزرگ مسافت سه کیلومتری میدان ماربل آرچ واقع در شمال شرق هاید پارک تا محل مجمع اسلامی جهانی لندن را طی مسیر میکنند. حضور چشمگیر جوانان مسلمان در حالی که مشکی پوش و اشکبار به یاد مظلومیت اسوه ایثار بر سر و سینه میزدند در این مراسم برجسته و قابل توجه هست. عزاداران حسینی در ادامه این مراسم با تجمع در مرکز اسلامی انگلیس و مجمع جهانی اسلامی و دیگر اماکن مذهبی ویژه مسلمانان در لندن آیینهای سوگواری عصر عاشورا را برپا میکنند مراسم شام غریبان نیز با جلوهای جالب برگزار میشود.[14]
در هلند مسلمانان بزرگترین اقلیت مذهبی هستند، آنان برنامههای ویژه اعتقادی خود را به زبانهای عربی، ترکی، کردی، اردو، فارسی و انگلیسی در مساجد برگزار میکنند، برخی از این اماکن، ساختمانهایی است که از شهرداری اجاره شده است. گاهی نیز مسلمانها برخی از کلیساها را برای این مراسم اجاره مینمایند چنانچه یک طلبه عراقی در حوالی آمستردام کلیسایی را برای دهه محرم اجاره و مراسم روضهخوانی و سینهزنی را آنجا برپا کرده بود. مجلس ذکر مصائب اهلبیت و روضهخوانی چنان گسترده است که در فرودگاه فرانکفورت آلمان یک تاجر بحرینی برای دوست عرب خود روضه میخواند و دو نفری عزاداری و گریه میکردند. کردهای ایران، عراق و ترکیه که غالباً اهل سنت هستند جلسات عزاداری مفصل و گاه با شرکت بیش از هزار نفر شرکت کننده برای سید الشهداء منعقد مینمایند و در منازل خود جلسات روضهخوانی دارند.[15]
شیعیان مقیم دانمارک که غالباً از مهاجران ایران، عراق، لبنان، پاکستان و افغانستان هستند در حسینیههای خود مراسم سوگواریهای محرم را برگزار مینمایند، این مراکز عبارتاند از: «دارالحسین» که توسط شهید حکیم اداره میگردید و در سال 1990-م توسط وی با کمک عراقیهای مقیم «کپنهاک» بنیان نهاده شد. مؤسسه دارالحسین که توسط عدهای از شیعیان عراقی تأسیس شده است و امکانات جالبی داشته و کلاسهایی برای علاقهمندان برگزار میکند، حسینیهایرانیانکه در آن برنامههای دعای کمیل، سینهزنی و نوحه خوانی انجام میگردد، تعداد حاضران در روز تاسوعا و عاشورا در این مکان بیش از ظرفیت مرکز است امّا وجود چنان مکانی با وجود کمی ظرفیت برای ایرانیان مقیم دانمارک امیدوار کننده است. دست اندر کاران حسینیه شهید صدر که از طرف عراقیهای طرفدار حزب الدعوه اداره میشود، غالباً تحصیل کردهاند. مرکز فرهنگی لبنانیها که برنامههای جالب مذهبی و اجرای مراسم به مناسبتهای دینی دارند، حسینیه مرکز جعفری که پاکستانی های مقیم دانمارک در آن عزاداری میکنند، حسینیه «مصلی الایمان» که توسط «شیخ ابوحسام» وعدهای از عراقیها بنیان نهاده شد، حسینیه افغانها که به افغانیها اختصاص دارد.[16]
در دیگر کشورهای اروپایی نیز مراسم عاشورای حسینی با حضور شیعیان و مسلمانان مقیم این سرزمینها و نیز مسلمین محلی، صورت میگیرد.در مناطق مختلف قاره آمریکا مهاجرین عرب، ایرانی، پاکستانی، هندی و آفریقایی که مسلمان و شیعه هستند به برپایی مراسم عاشورا اهتمام میورزند؛
یکی از نمونههای جالب عزاداری در منطقه کارائیب است یادآور میشود از سال 1845 تا 1917 م عدّه زیادی از شیعیان هندی بهعنوان کارگر روز مزد به این منطقه انتقال یافتند و عزاداریهای محرم را رواج دارند که «هوسه» نامیده شد و به نشانه اتحاد میان کارگران مهاجر و نماد نوعی سرکشی علیه حکومت مستعمراتی تبدیل گردید. در تاریخ 30 اکتبر 1884 م عدهای از شرکت کنندگان در سوگواری هدف گلوله پلیس که تحت حمایت جوخه سربازان انگلیسی بود قرار گرفتند که عدهای کشته و گروههای بسیاری زخمی شدند. مراسم هوسه در کارائیب خصوص در کشور «ترینیداد» تحت تأثیر بعضی از مراسم آفریقایی قرار گرفته و هوسه نیز به نوبه خود در یکی از مراسم مهم محلی این جزیره تأثیر گذاشته است، دو مرکز اصلی مراسم محرم ترینیداد یکی شهر «سن جیمز» در شمال و دیگری در منطقه «سدروس» در جنوب غربی جزیره قرار دارد در شمال از هر چهار گروه برگزار کننده مراسم محرم سه گروهشان خانوادگی هستند ولی در جنوب این ارتباط کمتر بوده و بستگی های اجتماعی جای آن را میگیرد. در سن جیمز علاوه بر ساخته و گرداندن تجه (تعزیه) دو «ماه» بزرگ میسازند و آنها را حمل میکنند که نمایندگان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هستند. هوسه مدلی از گنبد و بارگاه حسین بن علی (ع) است که به آن تجه هم می گویند، همراه با آن، پرچمهایی حمل میکنند و بر طبلهایی بهنامهای «تاسا» و «باس» مینوازند، غذایی مخصوص نیز تدارک میبینند. سازندگان تجه از خوردن گوشت و غذای سرخ شده پرهیز میکنند و در موقع کار کردن در «امام باره» کفشها را در میآورند.
در «سدروس» مراسم با روز پرچم آغاز میشود که مصادف با هفتم محرم است. هر گروه عزادار «چوک» مخصوص خود را دارد، (چوک فضای مربع شکلی است که در طول دوره سه روزه مراسم محل مقدسی به شمار میآید.) این چوک در نزدیکی کارگاهی است که در آن تجه ساخته میشود. در روز پرچم شخصی که به نام «مجاور» خوانده میشود برای خواندن دعا به محل اجرای مراسم میآید، این ادعیه معمولاً آیاتی از قرآن است و با سوره فاتحه آغاز میگردد، بعد از مراسم دعا، در اطراف چوک پرچمهای سرخ به یاد امام حسین (ع) و پرچمهای سبز به نشانه امام حسن، قرار میدهند، بعد از آن، دسته راه میافتد. طبلها به صدا درمیآیند و برچم ها که اکثراً توسط زنان حمل میگردد از چوک حرکت داده میشود، در طول شب پنج نفر با سینیهای مخصوص از محل اجرای مراسم خارج شده و به سمت مکانی بهعنوان نماد کربلا میروند، مشتی خاک از آنجا بر میدارند و در پارچه سفیدی پیچیده و دورش نوار باریکی میبندند تا شبیه دو جنازه کوچک شود که مطابق سنت مسلمانان برای دفن حاضر شده است. این دو بسته را روی سینی میگذارند و بر روی آن عطر میپاشند و دعاهایی در همین حال میخوانند، مرثیهگویی هم رواج دارد، در آخر شب محتوای سینیها را در گودال وسط چوک میگذارند، روز هشتم محرم مراسم تجه کوچک انجام میشود تجه کوچک را روی سر مردی میگذارند و در حالی که یک نفر با فانوس از جلو حرکت میکند وعدهای طبل مینوازند تجه را هفت بار در جهت خلاف عقربههای ساعت دور چوک میگردانند، دختران جوان و زنان در حالی که پرچمهای زیادی دارند به تجه میپیوندند، نیمههای شب عدهای مخفیانه این تجه ها را به داخل آب میبرند شب تاسوعا مردم برای حرکت دادن تجه بزرگ خود را مهیا میکنند. بعدازظهر عاشورا یک دیوار متحرک کارگاه (امام باره) برداشته میشود و پایه و بخش اصلی تجه به داخل حیاط برده میشود و در آنجا تاجگذاری انجام میشود. سپس تجه را روی چرخ میگذارند تا بتوان آن را در دسته حرکت داد، سرانجام تجه را به چوک میبرند و آنجا دعا میخوانند و داخل آن را عطر میپاشند. در این موقع شیرینیهایی به نام حلوا و میلدا پخش میکنند. تمام کسانی که در ساختن تجه همکاری داشتهاند برای صرف غذا دعوت میشوند. حدود ساعت نه شب دوباره تجه را حرکت میدهند که تعداد شرکت کنندگان در این مراسم بسیار زیاد و هیجانانگیز است. اواخر شب یا بامداد روز بعد (عاشورا) مجاور، تربت داخل تجه ها را برمیدارد و محتویات آنها را در نمادی که برای کربلا ساختهاند دفن میکنند. سرانجام هنگام غروب آفتاب تجه را روی شانههای خویش به دریا میبرند و آنجا رها میسازند و لحظات غمانگیز و سوگ و ماتم آغاز میشود.[17]