آیا شادی و خندیدن در دین نهی شده است یا خیر؟ و دین اسلام در مورد خنده و شادی چه نظری دارد؟
(به مناسبت روز جهانی شادی و خنده)
ابتدا لازم است به نکاتی اشاره شود مثل اینکه آیا حقیقتا عقل سلیم خندیدن مدام و در هر موقعیتی را تأیید میکند یا خیر، یا اینکه برای شادی و خنده نیز همچون هر مبحث انسانی دیگر موقعیتی وجود دارد به طور مثال اگر فردی در مراسم ختم یکی از دوستانش شرکت کند و در آنجا شروع کند به خندیدن به این بهانه که انسان همواره باید شاد باشد و ناراحتی معنایی ندارد؛ آیا جمع عقلا عمل این فرد را عاقلانه میدانند یا اینکه میگویند او جایگاه و موقعیتی که هست را درک نکرده است و این عمل او بی احترامی به حاضران و کاری ناشایست به شمار میرود یا از آن طرف اگر کسی در مراسم جشن و سرور، بیمورد به گریه و ناراحتی بپردازد این عمل او نیز همچون نفر قبلی کاری مناسب نمیباشد؟!
مسئله ی دومی که باید به آن اشاره شود این است که گاهی انسان برای خندیدن و شادی کسی را به سخره میگیرد و دلی را میشکند مسلما این آن نوع شادی نیست که برای انسان فایده داشته باشد و به جای اینکه روح او را شاداب و با صفا کند بیشتر ناراحتی میآورد پس صرف شاد بودن مهم نیست بلکه نوع شادی و خنده مهم است.
اکنون پس از ذکر این دو مقدمه میخواهیم به روایات ائمه هدی علیهم السلام در باب خندیدن و اظهار شادی و گریه و اظهار ناراحتی بپردازیم و ببینیم آن چیزی که خدای متعال برای ما پسندیده و موجب کمال و ترقی ما دانسته چه چیزی است.
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: تبسم و لبخند انسان در روی برادرش حسنه است.[1]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: به درستی که یکی از محبوبترین اعمال نزد خداوند متعال ادخال سرور و شادی است بر مومن. [2]
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که مسلمانی را خوشحال کند خداوند از آن خوشحالی (از عمل این فرد که باعث شادی برادرش شده است) صورتی نیکو میآفریند که او را از آفات دنیا و موقعیتهای هولناک آخرت حفظ کند و همراه با آن فرد در کفن او، حشر و نشر و تا هنگامی که در درگاه خدا حاضر میشود با اوست و در آن هنگام فرد از آن صورت نیکو (عمل خودش) میپرسد که تو کیستی که اگر من تمام دنیا را برای کارهایی که تو برای من کردی بدهم عوض آن نشده است و آن صورت نیکو پاسخ میدهد من همان شادی هستم که تو بر برادرت در دار دنیا وارد کردی. [3]
یا در روایتی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ... هر کس فرزند خود را خوشحال کند خداوند او را در قیامت خوشحال میکند... [4]
امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: خوشحالی به دنیا کاری احمقانه است [5]
یا در روایتی طولانی که امیر المومنین علیه السلام صفات مومنین را برمیشمارند میفرمایند: ... مومن خنده و لبخند بر صورتش و ناراحتی اش در قلبش هست... [6]
پس میبینیم که یکی از صفات مومن شاد کردن برادر دینی خود و داشتن لبخند روی صورتش است از طرف دیگر خنده و شادی که بخاطر دوست داشتن دنیا و دل بستن به آن است نهی شده است.
پیامبر خوشحالی و ناراحتی حقیقی را برای ما تبیین کرده اند آنجا که در وصیتشان به امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
...همانا خداوند به حکمت و فضلش روح و خوشحالی را در یقین داشتن و رضای خودش قرار داده و ناراحتی و حزن را در شک داشتن و سخط خودش قرار داده است. [7]
بنابراین شادی حقیقی فرا نمیرسد مگر در کسب رضای حق تعالی که نتیجه ی آن رسیدن به یقین قلبی و آرامش روح آدمی است، از همین روست که کسی که در مصیبت اباعبدالله علیه السلام گریه میکند و اظهار ناراحتی میکند نه تنها گریه ی او سبب افسردگی نیست بلکه این گریه و عزا همچون دو بالی است که او را در جهت کسب رضای حق تعالی نزدیک میکند، زیرا پیامبر اجر تمام زحمتهایی که برای دین خدا کشیدند تمام رنجهایی که متحمل شدند از ضربه هایی که در جنگها به ایشان وارد شد از طعنه هایی که شنیدند و ... اجر تمام این رسالت را یعنی رساندن دین خدا که ارزش دین خدا از هر چیزی بالاتر است را مودت به اهل بیتشان معرفی کردند. [8] لذا همگان اذعان دارند که یکی از ساده ترین راههای ابراز محبت به هر شخصی همراه بودن با او در غمها و شادیهایش است پس شاد بودن در شادیهای اهل بیت و ناراحت بودن در مصیبتهایشان یکی از مصادیق ادای اجر رسالت و رسیدن به آن آرامش حقیقی است و به روایات اهل بیت هم که نظر میکنیم میبینیم که این مطلب به دفعات تذکر داده شده است.
امام رضا علیه السلام در روایتی طولانی به یکی از یارانشان فرموده اند: ... ای پسر شبیب، اگر دوست داری با ما در درجات عالی از بهشت باشی پس ناراحت باش در ناراحتی ما و خوشحال باش در خوشحالی ما و بر تو باد به ولایت پذیری و دوست داشتن ما که اگر فردی سنگی را دوست داشته باشد وبه آن ارادت بورزد خداوند آن فرد را با همان سنگ در روز قیامت محشور خواهدکرد. [9]
امیرالمومنین علیه السلام هم در خطبه ای به یارانشان فرمودند: ... خداوند ما را برگزید و شیعیان ما را برای ما انتخاب کرد آنان هستند که یاری میدهند ما را و در خوشحالی ما خوشحال میشوند و در ناراحتی ما ناراحت میشوند و مالهایشان و جانهایشان را در راه ما بذل میکنند آنان از ما هستند وبه سوی ما نیز میآیند... [10]
امام صادق علیه السلام فرمودند: ...زائر حسین علیه السّلام اگر بداند که با زیارتش چه سرور و فرحى به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و امیر المؤمنین علیه السّلام و فاطمه سلام اللَّه علیها و ائمه علیهم السّلام و شهداء از ما اهل بیت وارد شده و او نیز مطّلع باشد که از ناحیه دعای ایشان برای او چه حاصل شده و همچنین واقف باشد از اجر و ثواب دنیوى و اخروى و آنچه براى وى نزد خدا ذخیره گشته هر آینه دوست مىدارد که منزلش نزد آن جناب بوده و از آنجا هیچ گاه مفارقت نکرده و پیوسته در حال زیارت حضرتش باشد. زائر حسین علیه السّلام وقتى به قصد زیارت از خانه اش خارج شد سایه اش به چیزى نمى افتد مگر آن چیز برایش دعا مى نماید، و هنگامى که آفتاب بر او تابید گناهانش را مى خورد همان طورى که آتش هیزم را مى خورد، و آفتاب هیچ گناهى را بر او باقى نمى گذارد، بنابراین از زیارت بر مى گردد در حالى که هیچ گناهى بر او نیست و حق تعالى درجهاش را آن قدر مرتفع و عالى مى گرداند که آنانکه در راه خدا به خون خویش آغشته شده اند به آن دسترسى نداشته و مقام و منزلتشان در حدّ او نمى باشد و خداوند منّان فرشته اى را قائم مقام وى نموده که تا بار دیگر وى به زیارت حضرت مى آید برایش طلب آمرزش کند... [11]