چه مدارکی در به شهادت رساندن سیدالشهداء (ع)با لبان تشنه وجود دارد؟

 

در این که در کربلا از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسین علیه السلام و یارانش با مشکل آب مواجه شدند تردیدی نیست و منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می‌کند که نیروهای عمربن سعد مأموریت یافتند که حسین بن علی و یارانش رادر مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه‌ها بشوند. آنان نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین (ع)نتوانند از فرات آب بیاورند. در غیر روز عاشورا امام و یارانش به سختی آب تهیه می‌کردند ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد و حتی امام حسین (ع)وقتی که خود را به آب رسانید و خواست آب بخورد، در همان لحظه حصین بن نمیر به سوی آن حضرت تیر پرتاب کرد و در نتیجه نتوانست آب بخورد و امام حسین و یارانش روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسیدند و اگر روایت و یا تاریخی بر خلاف این باشد قابل قبول نیست و تشنگی امام حسین و یاران حضرت از مسلمات تاریخ است و در منابع معتبر و کهن گزارش شده است. برای مثال به برخی از مآخذ و منابع روایی و تاریخی اشاره می‌کنیم:
1. امام سجاد (ع)فرمود: «و قد منع ابی من الماء الذی کان مطلقا للسباع و الوحوش»[1] پدرم را از آبی که برای درنده‌ها و حیوانات آزاد بودند، منع کردند.
2. عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد نوشت: ای عمر بن سعد! بین امام حسین(ع) و آب حایل شو، کار را بر او سخت بگیر و نگذار حتی یک قطره آب بنوشند. وقتی که این نامه رسید، عمرو بن سعد، عمر بن حجاج را با پانصدنفر سواره مأمور کرد تا مانع برداشتن آب از فرات شوند و از هفتم ماه محرم امام حسین(ع) و یارانش دیگر نتوانستند به راحتی آب به دست بیاورند.[2]
3. امام جعفر صادق (ع)فرمود: امام سجاد (ع)چهل سال برای پدرش امام حسین(ع) گریه کرد و هروقت برای او آب می‌آوردند می‌گریست و می‌فرمود: پدرم را تشنه به شهادت رساندند.[3]
4. وقتی که حضرت ابوالفضل به میدان می‌رفت امام حسین(ع) فرمود: برای این بچه‌ها کمی‌آب بیاور.[4]این می‌رساند که روز عاشورا حتی در خیمه‌ها برای بچه‌ها هم آب نبوده است.
5. علی اکبر(ع) پس از کمی‌جنگ به خیمه‌ها آمد و گفت: عطش مرا از پای درآورده است.[5]
6. روز عاشورا امام حسین(ع) و ابوالفضل(ع) با هم برای آوردن آب به سوی فرات رفتند ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند.[6]
7. امام حسین (ع)تلاش می‌کرد آب به خیمه‌ها بیاورد ولی شمر گفت: نمی‌گذارم آب برداری مگر اینکه کشته شوی.[7] این می‌فهماند که امام روز عاشورا، تلاش می‌کرد به خیمه‌ها آب بیاورد و در خیمه‌ها مشکل آب وجود داشته است.
8. یکی از نیروهای عمر بن سعد گفت : ای حسین بن علی! آیا آب فرات را می‌بینی به خدا سوگند نمی‌گذاریم یک قطره از آن بنوشی تا بمیری. امام حسین دست به آسمان بلندکرد و گفت: خدایا! او را با تشنگی بکش. دعای امام(ع) در حق او قبول شد و او تشنه شد، از اسبش افتاد و مرد.[8]
9. یزید بن الحصین علیه اللعنه از یاران امام حسین(ع) به نیروهای عمر بن سعد گفت: ای مردم! این آب فرات است، سگها و خنزیرها (خوک‌ها) از آن می‌خورند و شما نمی‌گذارید فرزند پیامبر از آن استفاده کند، آیا این انسانیت است؟ گفتند: سوگند به خدا حسین باید تشنه بمیرد.[9]
11. عبدالله بن حصین ازدی علیه اللعنه با صدای بلندگفت: ای حسین بن علی! آیا آب فرات را می‌بینی که همچون آسمان آبی صاف است، به خدا سوگند یک قطره از آن را نخواهید نوشید تا از تشنگی بمیرید.[10]
12. حر بن یزید به نیروهای عمربن سعد گفت: «...و شما امام حسین، اصحاب، زنان و کودکان او را از آب فرات منع کردید در حالی که از آن آب یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان می‌خورند و خوک‌ها و سگ‌های عراق در آن فرو می‌روند. ای مردم! بدانید که تشنگی آن‌ها را از پا درآورده است..»[11

[1]  بحارالانوار، ج 46، ص 109 

[2] همان، ج 46، ص 109.

[3] همان، ج 45، ص 149.

[4]  همان، ص 41.

[5]  همان، ص 43.

[6] همان، ص 50.

[7] همان، ص 51.

[8] بحار، ج 44، ص 317.

[9]  بحار ج 44، ص 318.

[10]  بحار، ج 44، ص 389.

[11] تاریخ طبری، ج 4، ص 325

 بحارالانوار، ج 46، ص 109