در قسمت قبل (شامل مجالس سیزدهم تا شانزدهم) درباره تأمل در ماه مبارک رمضان و اصلاح کردن اعمال هشدار دادند و همچین درباره فضیلت افطاری دادن، توبه کردن در این ماه و انواع گناهکاران صحبت کردند.

 

در مجلس هفدهم ابتدا درباره سنجیدن اعمال و اصلاحشان صحبت می‌کنند؛

بیایید عمل‌های خودتان را بسنجید، پیش از آن‌که سنجیده شوید! هر کسی را ممکن است که عمل خود را بیازماید و حساب خود را برسد. هم در این وقت ممکن است اگر نقصانی در عمل خود داشته باشد، آن را به‌آسانی تمام کند، اما روز قیامت، ممکن نیست.

ندای برادران مردگان خود را بشنوید که می‌گویند: «گوارا ­باد بر شما ای برادرها! به تحقیق که مشرف شدید بر شب‌های قدر و ماها خوابیده‌ایم در قبر. برای شب شما روزی هست و شب‌های ما دیگر روزی ندارد، همه‌اش شب است.»

سپس درباره نوع رابطه با پروردگار صحبت می‌کنند و می‌گویند در صورتی‌که ندامت از گناه حاصل شود نجات‌دهنده خواهد بود؛
ملاحظه کن و ببین رابطه عبودیت میان تو و حضرت پروردگار هست یا نه؟ رابطه عبودیت اعظم روابط است. رتبه عبودیت بالاتر از رتبه رسالت است. باری اگر ملاحظه کردی و رابطه ندامت و خجالت در میان خودت و پروردگار دیدی، امید است که نجات‌ یافته باشی.

سپس درباره این صحبت می‌کنند که بعضی بنده شیطان‌اند و بعضی شیطان با آن‌ها شریک است؛
خداوند در سوره یس می‌فرمایند: «معهود نداشتم به شما ای اولاد آدم این‌که عبادت شیطان نکنید؟» پس معلوم شد به نص قرآن، پاره‌ای مردمان عبادت شیطان را می‌کنند. همین‌طور حضرت علی علیه‌السلام فرمود: «هر کس بسیار دشنام می‌دهد و هر کس می‌شنود دشنام او را به مردم و ساکت می­‌شود و دشنام‌دهنده را منع نمی‌کند شیطان در او شریک است.»

در پایان مجلس هفدهم روایتی نقل می‌کنند که حضرت امیرالمؤمنین (ع) در همان رمضانی که شهید می‌شوند به امام حسن (ع) فرمود: «از این ماه چند روز رفته؟» عرض کرد: «هفده روز رفته است.» پس شروع کرد به گریستن. بعد از آن فرمود: «گریه من برای کشته شدن خودم نیست؛ بلکه گریه من برای این فرزندم حسین (ع) است. در کربلا شهید می‌شود در حالتی که نه یار دارد، نه یاری کنی.»

 

در مجلس هجدهم ابتدا درباره این صحبت می‌کنند که امر دین بسیار معظم است؛

ای مردم! بیدار شوید! امر دین را چیز سهلی ندانید! اگر دین و امر دین چیز سهلی بود، ضرورت نداشت که خداوند این‌ همه انبیا علیهم­السلام بفرستد که همه در راه خدا و راه دین کشته شوند.

سپس درباره این صحبت می‌کنند که برای نجات باید با امیرالمؤمنین (ع) رابطه حاصل کرد و این رابطه از شش وجه است؛

اول زیاد کردن محبت به آن حضرت. دوم آن‌که طوری بکنیم که قلب مبارک آن بزرگوار به ماها میل کند و آن حاصل می‌شود به ذکر کردن موعظه‌های شریفه آن حضرت. سوم آن‌که مرهمی درست کنیم و دوایی فراهم بیاوریم برای زخم سر شریفش. چهارم احترامی برای آن حضرت فراهم بیاوریم چه آن‌که می‌بینیم احترامی برای قبر شریفش در میان این مشاورینش نیست.

در آخر مجلس از حضرت زینب سلام‌ الله علیها درباره صبح شهادت امام علی (ع) نقل می‌کنند: «چون به میان خانه آمدند مرغابی‌ها به اطراف آن حضرت آمدند و صیحه‌ها بلند کردند. حضرت فرمود: دخترم این مرغابی‌ها را آب و طعام بدهید و حفظشان کنید.»

هر وقت این حدیث را می‌بینم قول سیدالشهدا (ع) به خاطرم می‌آید، آن‌ وقتی که می‌خواست از خیمه‌ها بیرون رود برای جهاد با آن قوم کفار، در آن حال سفارش اهل ‌و عیال و اطفال صغار را به همین علیا مخدره زینت خاتون (س) می‌نمود.
 

در مجلس نوزدهم موعظه‌ای از حضرت علی (ع) نقل می‌کنند که بر قلب شخص اُرس (روسی) تأثیر کرد؛

«ای مردم! به ‌درستی‌که امام شما اکتفا کرده از دنیایش در لباس به دو جامه کهنه و از غذایش به دو قرص. شماها قدرت به این ندارید؛ لکن یاری کنید مرا به ورع و کوشش در طاعت و عفت و سداد. قسم به خدا که گنج نکردم از دنیای شما طلایی را و نه ذخیره کردم مال وافری را و برای خودم یک جامه کهنه برای برگرداندن مهیا نکردم. بلی؛ در دست ما بود فدک، از تمام آن‌چه آسمان بر آن سایه افکنده؛ پس نفوس قومی بر آن بخل ورزیدند و خداوند عالم خوب حکم کننده است. چه کارم است به فدک و غیر فدک؟ و حال این‌که آرامگاه جان فردا در قبر است که در تاریکی آن اثرهایش منقطع است و خبرهایش پنهان است.»

 

در ابتدای مجلس بیستم دوباره هشدار می‌دهند؛

شهر رمضان که قرآن در آن نازل ‌شده گذشت... نزدیک است تمام بشود و از قرآن در تو چیزی تأثیر نکرد و به قلب تو چیزی نازل نشد.

سپس می‌گویند ازجمله علامات کافر این است که دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهد.

و در بخش پایانی از امام علی (ع) نقل می‌کنند که در نهج‌­البلاغه فرموده‌اند: «اطاعت کنید خدا را! اطاعت کنید خدا را! یا عباد الله! ترک جهاد نکنید به جان‌ها و مال‌ها! و ترک نکنید امر به‌ معروف و نهی از منکر را!»

 

همان‌طور که گذشت در مجالس هفدهم تا بیستم بیشتر درباره کرامات و منش امام علی (ع) صحبت کردند. در سه مجلس آخر عمده بحث درباره شب قدر و منزلت این شب مبارک است.