«حاج شیخ جعفر شوشتری» در سال 1230 ه.ق در شوشتر زاده شد و از ده سالگی برای فراگیری علوم حوزوی راهی نجف شد. ایشان فقیهی بلندآوازه بود که علاوه بر مرجعیت در عرصه وعظ و اندرز، گامهای مهمی برداشت.
کتاب «فواِئد المشاهد و نتایج المقاصد» شامل پنجاه و نه مجلس موعظه و سخنرانی شیخ جعفر شوشتری است که توسط «محمدبنعلی اشرف طالقانی» که از شاگردان ایشان در نجف بود، در دو جلد گردآوری شده است. بیست و سه مجلس اول در ماه مبارک رمضان بوده که به ترتیب خلاصهای از آنها را میآوریم.
مجلس اول تا مجلس چهارم
در مجلس اول ابتدا درباره کیفیت عبادت و بندگی خداوند صحبت میکنند؛
«انسان، اختیاری در آمدنش به این دنیا و رفتنش ندارد، بنابراین باید معتقد شود که بنده خداوند است.
سیدالشهدا سلام الله علیه، در دنیا به چیزی دل نبستند، مگر به عبادت خدا و بندگی او تعالی؛ و تو به همه چیز دلبستگی داری به غیر از عبادت. مرتبه اعلا و بالاتر از رسالت، عبودیت و بنده بودن است.»
سپس درباره اهمیت ماه رمضان و جایگاهش در نزد خداوند صحبت میکنند؛
«خدای تعالی برخی مکانها و زمانها را به خود اختصاص داده است. فرمود: «خانه کعبه خانه من است» برای بهانهجویی آمرزش مردم، والا او منزه است از اینکه خانه داشته باشد. هم چنان که بعضی از مکانها را مخصوص خود کرده، برخی از زمانها را هم مخصوص به خود کرده است؛ مثل شهرالله و شهر رمضان و آن اختصاص برای بهانه است؛ برای آمرزش گناهان.
هیچ میدانی که شهر کیست؟ نمیگوییم: «ما شَهر؟» میگوییم: «مَن شَهرُ رَمَضان؟». شهر رمضان شهری است با ادراک و شعور... میرود، میآید، شفاعت میکند.»
مجلس اول با دعا به درگاه خداوند و تمسک به سیدالشهدا علیه السلام به پایان میرسد؛
«خدایا! تو فرمودی اگر مریض باشی، یا در سفر، یا پیر کهنسال باشی، من روزه را از تو نمیخواهم. خدایا! وقتی که مرا از این دنیا بردی، من مریضم، طاقت ندارم، حال ندارم، مرا بیامرز.
از اعلانات در این شهر رمضان، اعلان تمسکی است به شریک شهر رمضان. چطور شریک؟ شریکی که در همه چیزها شریک اوست؛ حتی اسم، یعنی اسم مقدسش «ثارالله» است: السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره.»
در مجلس دوم ابتدا درباره آگاهی درباره ماه رمضان و تلاش برای کسب فیض در این ماه صحبت میکنند؛
«از جمله فوائد این ماه افطار دادن روزهداران است و گفتیم شهرالله شریکی دارد که ثارالله است. افطار بدهید آن روزهداران را که از سیدالشهدا افطار خواستند.»
«عرض کن ای خدای من، من مطلع شدهام که ماه مبارک داخل شده است. حالا که خودت، خودت را مطلع کردی، باید کاری کنی که این ماه مبارک برای تو ماه خدا بشود.
در ماه مبارک آخر کارتان یکی از دو کیفیت است؛ یا اینکه بعد از ماه مبارک چنان قربی به واسطه اطاعت و عبادت خداوند پیدا میکنی که همدرجه با حضرت ابراهیم (س) میشوی، یا آنکه به واسطه سرکشیت از بندگی خداوند، مخاطب میشوی به شیطان رجیم.»
سپس درباره افطاری دادن صحبت می کنند؛
«از جمله فوائد این ماه افطار دادن روزهداران است و گفتیم شهرالله شریکی دارد که ثارالله است. افطار بدهید آن روزهداران را که از سیدالشهدا افطار خواستند.»
در مجلس سوم ابتدا درباره این صحبت میکنند که اسلام غریب شده است و از داخل و خارج به آن ضربه میزنند. همینطور اینکه مردم میگویند معصیت خدا را میکنیم و گریه بر سیدالشهدا (ع) نجاتمان میدهد اما سیدالشهدا (ع) از چنین افرادی بیزار هستند.
سپس درباره این صحبت میکنند که ثواب اعمال فرد در ماه مبارک چندین برابر محاسبه میشود. نماز خواندن در این ماه، ثواب هفتاد برابر دارد و افراد را به نماز خواندن و بجا آوردن نمازهای قضا دعوت میکنند. در مسجد جامع با امام عادل ثواب نماز در این ماه هفتصد هزار برابر میشود. هر ختم قرآنی در ماه مبارک، شش هزار و ششصد و شش ختم قرآن است در غیر ماه رمضان. برای هر مثقال ذره (صدقه) ثوابی به سنگینی کوههای بزرگ هست... هر سجده برای او قصری است در بهشت.
سپس میگویند در میهمانخانه مخصوص الهی باز شده است، باید داخل شد اما ما دری نداریم که از آن داخل شویم. باید سائلی کنیم. سائلها در خانه مردم میگویند: یا الله! یا کریم!...
در این ماه مبارک سر به سجده بگذار و خدا را با گریه و زاری بخوان، بلکه کارهای خرابت درست شود. بهترین خاکها تربت سیدالشهدا (ع) است، جهتش آن است که یک سجده بر آن از یک نفری شده است که از اول عالم تا انقراض آن، چنین سجده نشده است و نخواهد شد.
در مجلس چهارم صحبت درباره این است که در ماه رمضان باید به سه چیز دست یابیم: اول معرفت الله، دوم خوف الله، سوم طاعت الله و عبادت الله.
در این ماه مبارک در وقت افطار، هر روز خداوند عالم هزار هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند و در روز جمعه آن در هر ساعت هزار هزار نفر را آزاد میکند و در شب و روز آخر به عدد تمام آزاد شدهها آزاد میفرماید.
در انتهای مجلس چهارم بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی را میآورند: «خدایا هر چه بفرمایی برو نمیروم! خدایا آقای دیگری ندارم! کجا بروم الا (اینکه) به درگاه حضرتت آیم؟»
به ترتیب در چهار مجلس اول درباره شخصیت ماه مبارک رمضان و کیفیت عبادت و بندگی در ماه میهمانی خداوند صحبت شد. در چهار مجلس دوم درباره توحید و ایمان به خداوند و ترک معصیت، صحبت میکنند که میتوانید در روزهای آینده پیگیر آن باشید.
با سلام و تشکر از مطالب خوبتون مطالب در متن اومده که سوال برانگیزه : در ماه مبارک آخر کارتان یکی از دو کیفیت است؛ یا اینکه بعد از ماه مبارک چنان قربی به واسطه اطاعت و عبادت خداوند پیدا میکنی که همدرجه با حضرت ابراهیم (س) میشوی، یا آنکه به واسطه سرکشیت از بندگی خداوند، مخاطب میشوی به شیطان رجیم.» یعنی هیچ حد وسطی وجود نداره؟ مگر نه اینکه هر کس با توجه به ظرفیت وجودی و فهم خودش ماه مبارک رو درک می کنه؟ آیا میشه از همه انتظار داشت ابراهیم شوند؟!!!
ابتدا و انتهای خوبی داشت .قسمتی از ان شبیه مناجات بود.بعضی از نکات تکراری ولی بعضی جدید و تازه بود