نیم‌نگاهی به متن حدیث:

همه‌ اهل‌بیت (ع) به فرموده‌ خودشان «کشتی نجات» هستند و در این میان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ویژگی خاصی دارند؛ دو حدیث «کلّنا سفن النّجاه و سفینه الحسین (ع) أسرع» یا «کلّنا سفینه النّجاه و لکن سفینه الحسین (ع) اوسع و فی لجّ البحر اسرع» از این قبیلند. ولی این تذکر نیز لازم است که ظاهرا عین عبارت جمله‌ بسیار معروف «انّ الحسین (ع) مصباح الهدی و سفینه النّجاه» در منابع حدیثی دست اول نیامده و در روایات، دو عبارت «مصباح هدًى و سفینه نجاه» و «مصباح هاد و سفینه نجاه» دیده می‌شود.

 

نیم‌نگاهی به قالب رباعی:

رباعی (چهارتایی یا چهارگانی) یکی از قالب‌های قدیمی و مهم شعر فارسی است که وزن آن را هم‌وزن با عبارت زیبای «لا حول و لا قوّه الّا بالله» می‌دانند. در این نوع شعر، مصراع‌های 1 و 2 و 4 هم‌قافیه‌اند و جان کلام معمولا در مصراع چهارم جلوه می‌کند.

 

رباعی‌های سفینه النجاتی:

شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینه النّجاه» ـ عینا یا ترجمتا ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اولا بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیا اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلا چشم پوشیدیم):

 

  • مهدی آصفی:

عقل بشر از درک تو مات است، حسین[1]

نام تو کلید مشکلات است، حسین

در شأن تو این بس که رسول اکرم

فرمود: سفینه النّجاه است، حسین

 

  • مهدی آصفی:

شیرازه‌ دفتر حیات است، حسین[2]

محبوب قلوب کائنات است، حسین

از قصه‌ فطرسِ مَلَک شد معلوم

کوتاه‌ترین راه نجات است حسین

 

  • علی انسانی:

من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام[3]

دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام

آن‌جا که سفینه النجاه است، حسین

دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام

 

  • جواد هاشمی «تربت»:

ای زنده‌ عشق! ای قتیل عبرات![4]
آزاده‌ کربلا! اسیر کربات!
ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی
ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات

 

  • محسن حافظی:

محبوب تمام کائنات است حسین[5]

مصباح هدی، فُلک نجات است حسین[6]

دین نبوی زنده شد از کشتن او

احیاگر ذکر صلوات است حسین

 

  • محسن حافظی:

آیینه‌ حق‌نمای عشق است حسین[7]

در نای زمان، نوای عشق است حسین

بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف

فرهیخته ناخدای عشق است حسین

 

  • خطیبی همدانی:

مصباح هدی به کائنات است، حسین[8]

فیاض جمیع ممکنات است، حسین[9]

کان کرم و بحر عطا و احسان

یعنی که سفینه‌ نجات است حسین

 

  • قاسم رسا:

شاهی که سفینه النجاتش خوانند[10]

مصباح هدای کائناتش خوانند

آلوده به خاک ماتم اوست هنوز[11]

آن آب که چشمه‌ فراتش خوانند

 

  • سید محمد رستگار:

خاک قدمش آب حیات است حسین[12]

مهریه‌ مادرش فرات است حسین

غرقیم به دریای معاصی اما

شادیم که کشتی نجات است حسین

 

  • صغیر اصفهانی:

حلال جمیع مشکلات است حسین[13]

شوینده‌ لوح سیئات است حسین

ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟

جایی که سفینه النجاه است حسین

 

  • قنبر ثانی (محمدرضا کوزه‌گر کالجی):

محبوب خدا چشمه‌ جاری حیات[14]

خورشید رسل که بر روانش صلوات،

فرمود به امت که حسین بن علی

مصباح هدایت است و کشتی نجات

 

  • سید رضا مؤید:

از روی حسین تا نقاب افکندند[15]

در کشور عشق، انقلاب افکندند
تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد
کشتی نجات را به آب افکندند

 

  • سید رضا مؤید:

من در بر کشتی نجات آمده‌ام[16]

در ساحل چشمه‌ حیات آمده‌ام

تا زودتر از زود گناهم بخشند

قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام

 

  • سید رضا مؤید:

سرچشمه‌ خیر و برکات است حسین[17]

معراج صلات‌ و صلوات است حسین

فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ عرش

مصباح هدی، فُلک نجات است حسین[18]

 

  • عبدالعلی نگارنده:

هر چند که چشمه‌ حیات است، حسین[19]

لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین

غم نیست اگر غرق گناهیم همه

چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین

 

  • میرزا یحیی اصفهانی

اسباب نجات کائنات است، حسین[20]

فیاض جمیع ممکنات است، حسین[21]

چون کشتی چار موجه شد در شط خون

با آن‌که سفینه النجاه است حسین

 

  • تکمله:

در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ «سفینه»، واژه‌ «صحیفه» در آن آمده است:

 

  • غافل مازندرانی:

در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین[22]

مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین

یک سر شهادتش، از آن دان که به حشر

عنوانِ صحیفه‌ نجات است، حسین