تاکنون تعدادی از مستشرقان به بررسی وجود مذهب شیعه در بین ایرانیان پرداختهاند. یکی از گزارههایی که مورد توجه مستشرقان قرارگرفته روایات و نقلهایی است که دلالت بر ازدواج شهربانو دختر یزدگرد سوم با امام حسین (ع) دارد. ماجرای شهربانو تحلیلهاى گـوناگونى را بـه دنبال دارد و برخی تحلیلها در پی اثبات آن است که ایرانیان به علت پیوند شهربانو بـا امـام حسین (ع) مذهب تشیع را پذیرفتند و به آن عشق میورزند. تولد امام سجاد (ع) از شـاهزادۀ ایرانى و انتساب ائمۀ بعد از ایشان به خاندان سلطنتى سبب گرایش ایرانیان به خاندان رسالت است. مستشرقان که بیشترین سهم را در ارائه و اثـبات این نـظریه دارند مغرضانه یا نـاآگاهانه مذهب شیعه را در بـین ایرانـیان وابسته به این نسبت سببی دانستهاند. نتیجۀ چنین برداشتی لطمه زدن به اعتقادات شیعیان است.
باید پذیرفت که استقرار و نفوذ عمیق باورهای مذهبی در میان یک قوم، دفعی و یکباره نیست؛ بلکه به صورت تدریجی است و نباید به دنبال وقایع خاص و معینی باشیم؛ چرا که مجموعهای از رویدادها سبب پذیرش یک مذهب میشود. با یک نگاه مختصر به تاریخ گذشتۀ ایران و وقایعی که در ارتباط با رشد تشیع است، میتوان به سیر تدریجی نفوذ تشیع در ایران پی برد. بسیار جای تعجب دارد که عدهای تمامیت وجود مذهب شیعه را تنها وابسته به واقعهای میدانند که مورخان بر اصل وقوع آن اتفاق نظر ندارند.
بعد از ورود اسلام به ایران مردم ایران تا قرن دهم هجری سنی مذهب بودند و نظریۀ فوق وقتی میتوانست محتمل باشد که ایرانیان از همان قرون اولیه غالبا شیعه باشند؛ در صورتی که ایرانیان به اسلام اهل سنت گرایش داشتند و بعد از قرن دهم با روی کار آمدن دولت صفویه، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام شد. البته در عصر آل بویه موجبات تبلیغ مکتب اهل بیت (ع) فراهم و کتب مهم شیعی به مردم معرفی شده بود. در ایران آن زمان باید شیعیان زیادی حضور میداشتند که صفویه به اتکای آنان توانسته باشد قدرتی تشکیل دهد. علاوه بر حکومتها، ماندگاری و ثبات مذهب تشیع بیتأثیر از عالمان و دانشمندانش نیست. جالب توجه است که دانشمندان شاخص شیعه تا قرن دهم غیر ایرانی بودند؛ همانند شیخ مفید، سید مرتضی، محقق حلی، شهید اول و ثانی و علمای جبل عامل که بعدها به دعوت صفویه به ایران آمدند؛ همچنین محقق کرکی. از طرفی مراکز تشیع غالبا خارج از ایران بودند، همانند کوفه و مدینه.
در آخر باید گفت فرهنگ، زبان و منطقه بر آموزههای مذهبی تأثیرگذار است و این تأثیرگذاری و تأثیر پذیری غیر قابل انکار نیست؛ اما اینگونه نیست که طبق گفتۀ مستشرقان مذهب تشیع حاصل همان آیین ایرانیان به شکل اسلام و به نام مذهب شیعه باشد. درست است که ایرانیان برای حفظ میراثی که تعارضی با اسلام نداشته باشد بسیار مشقت کشیدند؛ چراکه بسیاری از ارزشهای ایرانیان نهتنها تعارضی با مذهب شیعه ندارد، بلکه همسو نیز هست. درضمن هرگاه هم تعارضی وجود داشته، ایرانیان اسلام را ترجیح دادهاند.