پاسخ اجمالی
بر طبق منابع معتبر، حسین بن على (ع) در طول راه از مدینه تا کربلا در مواقع مختلف، شهادت خویش را اعلان کرده بود و به یاران خود اجازۀ مرخصى داده و بیعت را از آنان برداشته بود؛ تا مبادا کسی از روی اکراه و حیا در رکاب او بماند. در شب عاشورا و براى آخرین بار این موضوع را با صراحت مطرح کرد و طی سخنانی خطاب به همۀ یاران خود ازجمله یاران خاص و نزدیک به خود فرمود: «... من بیعت خود را از شما برداشتم و به همۀ شما اجازه میدهم که از این سیاهى شب استفاده کنید. هریک از شما دست یکى از افراد خانوادۀ مرا بگیرد و بهسوی آبادى و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کارى نخواهند داشت. خداوند به همۀ شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند...» بعد از سخنان امام (ع)، حضرت ابوالفضل العباس (ع) اولین نفری بود که بار دیگر وفاداری خود را تکرار کرد؛ بنابراین باید گفت امام حسین (ع) این سخنان را خطاب به نزدیکترین یاران خود حتی عباس (ع) ایراد کردهاند.
پاسخ تفصیلی
در منابع معتبری که صحبتها و کلمات امام حسین (ع) را در مسیر حرکت بهسوی کربلا نقل کردهاند، آمده است:
حسین بن على (ع) که در طول راه از مدینه تا کربلا و در مواقع مختلف، شهادت خویش را اعلان کرده بود و به یاران خود اجازه مرخصى داده و بیعت را از آنان برداشته بود. در شب عاشورا و براى آخرین بار نیز این موضوع را با صراحت مطرح کرد و در ضمن سخنانی فرمود: «...تاریکی شب شما را فراگرفته است. از آن استفاده کنید و هریک از شما دست یکى از افراد خانواده مرا بگیرد و بهسوی آبادى و شهر خویش حرکت کند تا خداوند فرجی بنماید؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کارى نخواهند داشت. خداوند به همۀ شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند...»[1]
این پیشنهاد درواقع آخرین آزمایش از سوى حسین بن على (ع) بود و هدف امام از این کار، آزادی کامل یاران و همراهان بود؛ تا مبادا کسی از روی اکراه و حیا در رکاب او بماند. نتیجۀ این آزمایش ثابت قدمی بیشتر یاران و عکسالعمل زیبای آنان بود که هریک با بیان خاص وفادارى خود را نسبت به آن حضرت و استقامت و پایدارى خویش را تا آخرین قطرۀ خون اعلان داشتند و بدین گونه از این آزمایش روسفید و سرافراز بیرون آمدند.
اولین کسى که پس از سخنرانى امام (ع) لب به سخن گشود برادرش عباس بن على (ع) بود. او چنین گفت: «لا اَرَانااللّه ذلِکَ اَبَداً»؛ خدا چنین روزى را نیاورد که ما تو را رها کنیم و بهسوی شهر خود برگردیم.[2]
طبق این نقل امام حسین (ع) در شب عاشورا بار دیگر به همۀ یاران خود فرصت تجدیدنظر در انتخاب خود و انتخاب آزادانه داد و آنان نیز با بصیرت هرچه بیشتر ماندن در کنار امام را با تمام خطرات و ضررهای دنیایی آن بر رفتن و تنها گذاشتن امام ترجیح دادند و بار دیگر از بوته سخت آزمایش سربلند بیرون آمدند. مطابق این نقل حضرت ابوالفضل العباس (ع) اولین نفری بود که بعد از سخنان امام وفاداری خود را تکرار و بیعت خود را تجدید کرد؛ بنابراین میتوان گفت امام حسین (ع) این سخنان را خطاب به نزدیکترین یاران خود حتی عباس (ع) ایراد کردهاند و آنان وفاداری مجدد خود را با شجاعت تمام اعلام کردند.
خطاب امام به یارانشان یک آزمایش بوده ، اگر فرضاً از یاران امام کسی می رفت ، گناه می کرده بود که امام زمانش رو یاری نکرده و یا دچار عقوبت میشد یا اینکه همان طور که امام فرمودند خداوند به همۀ آنها جزاى خیر و پاداش نیک عنایت می کرد ؟ و وقتی که این کار تنها گذاشتن و یاری نکردن امام زمانشان بود چرا امام فرمودند که خداوند جزای خیر دهد ؟