محرم را احرامی باید....
محرم میآید و ماه حسین علیه السلام طلوع خواهد کرد! بیایید حسینی شویم، و برای حضور در ماه کربلا روح و جسم خود را آماده کنیم.
محبت فطری و روح پاک هر شیعه در ایام حزن اهل بیت (ع)، قلب او را محزون و فکر او را به خود مشغول مینماید. عاشورای حسینی که بالاترین مصیبت خاندان پیامبر صلی الله و علیه و آله و پیروان ایشان است، وجود محبین را در دریایی از غم فرو میبرد که جز اشک چارهای بر آن نمیماند.
با توجه به عظمت مصیبتی که هر ساله با طلوع محرم در انتظار دل شیعه است، باید قبل از رویت هلال ماه غم، آمادگی لازم را در خود ایجاد نماییم و با قلب و روح و فکر و جسمی آماده به استقبال ماه حسینی رویم، تا حظ وافر را از ایام اشک ببریم.
عزاداری و گریه و ذکر مقتل حضرت سیدالشهدا (ع) از مهمترین عباداتی است که دوستان و شیعیان آن حضرت هر ساله به پیروی از ائمه معصومین (ع)با آدابی مخصوص مشغول آن میشوند.
آنان در واقع روش ائمه (ع)را ادامه داده و هر ساله بیش از پیش عظمت اسلام و اهل بیت (ع)و مذهب حقهٔ شیعه اثنا عشری را آشکارتر و محفوظتر مینمایند.
عزاداری برای عزیز پیامبر صلی الله و علیه و آله
اگر در هنگام استغاثه و طلب پناه، بدن و جسمم تو را اجابت و زبانم هنگام طلب نصرت تو را یارى نکرده است پس همانا قلب و گوش و چشمم تو را اجابت مى نمایند، و فکر و هواىم...
إِنْ کَانَ لَمْ یُجِبْکَ بَدَنِی عِنْدَ اسْتِغَاثَتِکَ وَ لِسَانِی عِنْدَ اسْتِنْصَارِکَ- فَقَدْ أَجَابَکَ قَلْبِی وَ سَمْعِی وَ بَصَرِی وَ رَأْیِی وَ هَوَای[1]
ای حسین عزیز! اگر چه در کربلا نبودیم، و لیاقت حضور در آن روز عظیم را نداشتیم؛ ولی با جان و دل و با اموال ناقابل خود در هر زمان و مکانی به یاد کربلای تو، اشک میریزیم و مراسم عزایت را بپا میداریم. با دشمنان تو دشمنیم، و با دوستانت دوست، و با رهروان راهت همراه.
ای مقام عصمت، که در مقابل چشمان به اشک نشستهٔ زن و فرزند و خواهر سر مقدس تو را از تن مبارکت جدا کردند؛ تشنگی جگر مبارکت، گریهٔ اطفال تو حضور خانواده و اهل و عیالت میان نامحرمان، جسارت به پدر و برادر بزرگوارت، سه روز بدن مطهرت روی زمین، بدن پر از جراحت تو، خواب و خوراک و لذت و خنده و شادی را از یاد ما برده است. شیعه به خاک مینشیند. در آن مصیبت پا برهنه میکند، به سینه میزند، لباس نو و عطر و شانه در آن روز برایش معنایی ندارد. همه لباس مشکی بر تن کردهاند. شیعه در خانه نمیتواند بماند. بر سر و سینه زنان بیرون میآید. صدای «وا اماما، وا حسینا» از هر سو به گوش میرسد. صدای مصیبت از همه جا به گوش میرسد.
مولای من، چه کنم که ریختن خاک و کاه به سر و زدن گل بر پیشانی نشان از خود بیخود شدن ماست. حقا مصیبت بزرگی به ما رسیده، و عزیز بزرگواری را از دست دادهایم که در سلام بر او باید بگوییم: «السلام علی الخد التریب [2]»! موهای سر و صورت آقا و مولایمان پریشان روی خاک، سر و صورت آقایمان امام حسین (ع)، علی اکبر، اباالفضل العباس، قاسم بن الحسن (ع)آغشته به خاک و خون، سه روز روی زمین؟
آیا ظالمان گذاشتند نعلین، چکمه یا کفشی در پای آن بزرگواران باقی بماند؟!!! اکنون با پای برهنه راه میروم و اشک میریزم! چرا که علویات در آن روز ناله کردند: «وامحمدا، اما فیکم مسلم، واحسیناه، وا علیا...»[3]و در بیابان داغ کربلا دویدند.
در مصیبت چنین عزیز با عظمتی چه حالی باید داشت؟ خورد و خوراک، لباس و پوشاک معنی دارد؟ به دنیا بگویید: عزاداری آقای شهید و مظلوم و غریبمان، ما را از همه چیز به خود مشغول داشته است.
اکنون روز اعلام بیزاری از دشمنان امیرالمومنین (ع) است. بیزاری از آنان که با سنگ بر سر مولای عالمین سیدالشهدا (ع) جسارت کردند، بیزاری از کسانی که سنگ و خاکستر از پشت بامها بر سر آل الله (ع)ریختند.
در حقیقت به دنیا اعلام میکنیم که پیشوایانی معصوم داشتیم که دادرس مظلومان، فریادرس بیچارگان، یاری دهندهٔ بیکسان و یتیمان بودند، ولی جفا پیشگان ظالم، دنیا پرستان، غاصبان، حق کشان، بشریت را از نور وجود ایشان محروم کردند. به هر طریق که توانستند ایشان را آزردند، که دست از عدل، عدالت، کمک به دیگران، هدایت مردم، معتقد نمودن مردم به خدا و قیامت و قرآن بردارند. با تبعید، زندانی کردن، کشتن، زندانی کردن زن و فرزند، حتی با خرابی قبور مطهرشان، دست جنایت را فراتر از تصور بشر بیرون آوردند.
شیعه هر روز، هر ماه، هر سال، به خصوص در عاشورا، با اشک ریختن، سینه زدن و... با خدا و پیامبر (ص) و اهل بیتش درد و دل میکند و از عمق جان مینالد و در آن مصیبت میسوزد و بر عقیدهٔ خود ثابت است و پا فشاری میکند.
عزاداری چرا؟
شیعه مجالس عزا بر پا میکند و انگیزههای بسیاری برای این کار دارد. اهداف مقدسی که هر یک به تنهایی برای اقامهٔ چنین مجالسی کافیست. با مروری بر این ریشههای اعتقادی چراهای عزاداری را جستجو میکنیم:
1. اظهار مودت و محبت به اهل بیت (ع)، چنان که خداوند دستور داده: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم»
قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی[4]
2. بزرگداشت شعائر الهی، چنان که خداوند فرموده: «هر کس شعائر الهى را بزرگ دارد، این کار نشانه تقواى دلهاست.»
وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب [5]
تعظیم آنچه انسان را به یاد خدا بیندازد، موجب تقوای الهی است. یاد امام حسین (ع)که پارهٔ تن رسول خداست از بزرگترین شعائر است. امام حسین (ع) ولی امر است، امام معصوم است، پدر نه امام معصوم (ع)است. اوست که با شهادتش عالم بیدار شد، و ظلم و بیداد و نفاق و شرک رسوا گردید. برای همین است که با شهادت آن حضرت (ع)عالم عزادار شد.
آیا عزاداری برای آقایی که قبل از شهادت از آدم تا خاتم بر او گریستهاند، از شعائر الهی نیست؟ قربانی در عید قربان از شعائر است، اما یادآوری قربانیان صحرای کربلا، دشت نینوا، اسیران کوفه و شام بلا، بدنهای عریان در فلا، سرهای از تن جدا و رشادتهای شهیدان کربلا از شعائر نیست؟
3. رساندن پیام عدالت به جهانیان
4. مبارزه با ظلم و فساد
5. بیان حق
6. اعلان فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران
7. رضایت خداوند و شادی دل پیامبر (ص) و امیر المومنین (ع)و حضرت زهرا (ع) و ائمه معصومین (ع)
8. یادآوری آنچه انبیا و ائمه (ع)برای آن زحمت کشیدهاند
9. بیان فضائل و مناقب و مصائب ائمه (ع)
10. درس انسانیت، راستی، توحید، اعتقاد به خوبیها و ایمان به رستاخیز
11. به عنوان یکی از وظایف زمان غیبت حضرت مهدی (ع)منتقم خون حسین (ع)
12. دفاع از ولایت حقهٔ مولا امیر المومنین (ع)
13. استوار سازی اساس تشیع حقیقی در قلوب شیعیان و مشتاقان ولایت اهل بیت (ع)
14. احیای رمزی که مایهٔ حیات شیعه است
15. دعوت مردم به دین و آگاه شدن از حقایق آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد. در این عزاداریها اگر گویندگان احوال حضرت سیدالشهدا (ع)، زندگی حضرت، شجاعت، مردانگی، اخلاق، صفای حضرت اباالفضل علیه السلام، علی اکبر (ع)، و حتی اصحاب سیدالشهدا (ع)، و نیز اسرا و فداکاریها و صبر و استقامت زینب کبری (ع) سخن بگویند، عالمی متغیر و منقلب میشود.
16. اطعام گرسنگان و دستگیری مستمندان در پرتو مجالس عزا که از دستورات موکد قرآن و اسلام است
17. آسان شدن مصائب و سختیها با یاد مصیبت اهل بیت علیهم السلام. مردم با شنیدن مصائب بزرگ که بر خاندان پیامبر (ص) وارد شده ناراحتیهای خود را فراموش میکنند و در راه رسیدن به اهداف بلند همت میورزند، و بیحالی و افسردگی را به پایداری و نشاط مبدل میسازند و در راه ترویج دین و شناساندن معارف و حقایق از صبر و تحمل خوبی برخوردار میشوند
18. همدردی با پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س)و ائمه (ع)
19. فراموش نشدن خاطرهٔ عاشورا؛ چرا که اگر این عزاداریها نبود این واقعه که موجب حفظ دین است به فراموشی سپرده میشد.
20. رسوا شدن بنی امیه، بنی عباس و ستمکاران
21. رشد فضائل و کرامتهای انسانی و الهی در گرو شنیدن احوالات و اخلاقیات امام حسین (ع) و فرزندان و برادران و اصحاب آن حضرت
22. معرفت به اینکه آن بزرگوار و آن امام مظلوم و فرزندان و برادران و اهل بیت او و اصحابش جهت اعتلای کلمهٔ توحید و احقاق حق با ظلم جنگیدند و جان عزیز خود را فدا کردند
23. بیان مسایل دینی و شجاعتها و ایثار گریهای ائمهٔ معصومین (ع)در مجالس عزاداری
24. تبلور گرایش به راه مستقیم، حیا، رحم و مروت، حمایت از دین و پایبندی دین و اثرات آن را در مردم، به خصوص جوانان
25. اجتماع اسلامی و ارتباط شیعیان در عزاداری، که به نام پیامبر و اهل بیت آن حضرت (ع)گرد هم میآیند، و به رشتهٔ محکم الهی دست میآویزند، و به دو ثقل یادگاری پیامبر صل الله و علیه و آله، قرآن و عترت متمسک میشوند، دلهایشان به هم پیوند میخورد که مزد رسالت را با اظهار محبت به نزدیکان رسول خدا ادا کنند، و تصمیمها به یکدیگر گره میخورد که امر ولایت اهل بیت (ع)زنده بدارند.
یا حسین باتشکر فراوان جهت مطلب خوبتان تشکر فراوان