یکی از معتبرترین و مشهورترین مقاتلی که پیش از دوران معاصر نوشته شده است، «اللهوف» یا «الملهوف علی قتل الطفوف» اثر سید بن طاووس (ره) است. سید بن طاووس خود در مقدمه میگوید که پس از تدوین کتاب مشهور خود «مصباح الزائر و جناح المسافر» به فکر تدوین کتابی افتاد که مقتلی مختصر باشد و زائر بتواند در هنگام زیارت حرم سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا آن را همراه داشته باشد، و چنین شد که برخلاف سیره معمول خود کتابی نه در باب ادعیه و زیارات که در باب تاریخ نوشت. «لذا آن را مناسب با تنگی وقت ایشان ساخت و از اطناب رخ برتافت.»[1] همچنین گفته است «هرکس از ترتیب و نگارش این کتاب آگاه شود، با اختصار و حجم اندکی که دارد، میداند که با دیگر کتابها تفاوت دارد و در حد خود دارای مزیتی است.»[2] او در کتاب الاجازات لکشف طرق المفازات نیز گفته است: «کسی را نمیشناسم که در نگارش کتابی مانند این بر من پیشی گرفته باشد.»[3]
این کتاب که به زبان عربی نوشتهشده است، با مقدمهای در رابطه با مقام امام حسین (ع) و عظمت حادثه عاشورا آغاز میشود و سپس ثواب و ارزش گریستن برای امام حسین (ع) را بیان میدارد. در ادامه مطالب خود را در 3 مسلک ارائه میدهد:
مسلک اول از ابتدای تولد سیدالشهدا (ع) و اشاراتی که از همان روزهای نخست در روایات قدسی و اهلبیت (ع) به قضایای کربلا بوده شروع میشود و پس از نقل تفصیلی آنچه در کوفه برای مسلم بن عقیل (ره) پیش آمد با ورود سیدالشهدا (ع) به کربلا پایان میپذیرد.
مسلک دوم گزارشی نهچندان مختصر از شرح نبرد و شهادت اصحاب تا وقایع مربوط به ظهر عاشوراست.
مسلک سوم نیز از عصر عاشورا و داستان اسارت اهلبیت امام حسین (ع) شروع و تا بازگشتشان به مدینه و بیان حالات امام سجاد (ع) در مدینه پایان مییابد.
با توجه به شخصیت مؤلف و نیز هماهنگی بسیاری از مطالب ذکرشده در کتاب با نقلهای دیگر، این کتاب از جمله مقاتل معتبر و قابل استناد به شمار میآید.
سید بن طاووس در نوشتن کتاب، آنچه از مقتل نویسان پیش از خود بهجای مانده بود را جمعآوری و بررسی کرده، خبر درست را از نادرست جدا، ترتیب بندی و بعضی از نکتهها را اجتهاد کرده؛ یعنی با استفاده از اطلاعات تاریخی و استنباط عقلی بررسی کرده که این خبر مقتلی میتواند درست باشد یا نه، اگر از دید خودش درست به نظر نرسیده، آن را حذف کرده و اگر تشخیص صحت داده، بیان کرده است. روایات این کتاب برای رعایت اختصار بهصورت مرسل بوده و تنها آخرین راوی و یا آخرین کتابی که از آن نقلشده، ذکرشده است.
این کتاب در نزد علمای برجسته شیعه جایگاه مهمی برای خودش بازکرده است و کلیت آن موردقبول بزرگان است. البته برخی از علما، اختلافاتی در بعضی نقلهای کتاب وارد کردهاند. از جمله در قضیه اربعین و بازگشت اسرا به کربلا.
سید بن طاووس در لهوف این باره مینویسد: «وقتی اسرای کربلا از شام بهطرف عراق برگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آنها به محل شهادت امام حسین (ع) آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری پرداختند»[4]
میرزا حسین نوری ازجمله مهمترین کسانی است که پس از نقلقول سید بن طاووس به نقد آن پرداخته است و آن را امکانپذیر نمیداند.[5]
بعد از او، آیتالله قاضی طباطبایی در کتاب «تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا (ع)»، سعی در رد دلایل میرزای نوری دارد و ثابت میکند که این قضیه امکانپذیر است.
علما و دانشمندان دیگری نیز در این مورد و برخی نقلهای دیگر کتاب، ایراداتی را بیان کردهاند. ولی اجمالاً با توجه به شخصیت مؤلف و نیز هماهنگی بسیاری از مطالب ذکرشده در کتاب با نقلهای دیگر، این کتاب از جمله مقاتل معتبر و قابل استناد به شمار میآید.
مختصر و مفید